به منظور استفاده کامل از مطالب وبلاگ پیشنهاد می گردد از لینکهای زیر استفاده نمایید .
همچنین می توانید برای استفاده از دیگر مطالب از قسمت موضوعات وب مطلب مورد نطر
خود را مطالعه بفرمائید .
با تشکر
به منظور استفاده کامل از مطالب وبلاگ پیشنهاد می گردد از لینکهای زیر استفاده نمایید .
همچنین می توانید برای استفاده از دیگر مطالب از قسمت موضوعات وب مطلب مورد نطر
خود را مطالعه بفرمائید .
با تشکر
نام: حسین بن علی .
در انجیل مسمى به «طاب» و در تورات به «شبیر» است.
کنیه: ابوعبدالله و ابوعلى.
القاب: سیدالشهداء، سبط ثانى، سیّد شباب اهل الجنّة، سبط الأسباط، رشید، وفىّ، طیّب، سیّد، زکىّ، مبارک و....
منصب: معصوم پنجم و امام سوم شیعیان.
تاریخ ولادت: سوم شعبان سال چهارم هجرى.
برخى مورخان روز تولد آن حضرت را پنجم شعبان دانستهاند. و برخى نیز سال تولد ایشان را سوم هجرى ذکر کردهاند.
محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).
نسب پدرى:امیرالمؤمنین، امام على بن ابىطالب بن عبدالمطلب (ع).
مادر: فاطمه زهرا(س)، دختر پیامبر اسلام (ص).
مدت امامت: از زمان شهادت برادرش، امام حسن مجتبى (ع)، در صفر سال 50 هجرى تا محرم سال 61، به مدت 10 سال.
تاریخ و سبب شهادت: بعد از ظهر روز دهم (عاشورا) محرم سال 61 هجرى بههمراه تعدادى از نزدیکان، یاران و اصحابش در سرزمین کربلا با شمشیرهاى بران لشکریان عمر بن سعد که از سوى عبیداللّه بن زیاد (والى کوفه) و یزید بن معاویه (خلیفه شام) به جنگ آن حضرت آمده بودند، با وضع فجیعى به شهادت رسیدند. شهادت آن حضرت در سن 57 سالگى بود.
محل دفن: کربلا، در سمت غربى رود فرات (کشور عراق کنونى).
همسران: 1. لیلى، دختر أبى مره ثقفى. 2. شهربانو، دختر یزدگرد سوم. 3. رباب، دختر امرأالقیس. 4. ام اسحاق، دختر طلحه تیمى. 5. قضاعیه (ام جعفر). 6. حفصه، دختر عبدالرحمن بن ابى بکر.
فرزندان: 1. امام زین العابدین (ع). 2. على اکبر، 3. جعفر. 4. عبدالله رضیع. 5.سکینه. 6. فاطمه.
از میان فرزندان امام حسین (ع)، جعفر در زمان حیات پدرش وفات یافت و علىاکبر و عبدالله (معروف به علىاصغر) در کربلا شهید شدند و نسل آن حضرت تنها از طریق امام زینالعابدین (ع) زیاد گردید. برخى مورخان تعداد فرزندان امامحسین (ع) را با ذکر نامهاى علىاصغر، محمد و زینب، نه نفر دانستهاند. همچنین در برخى کتب شیعه، دخترى به نام رقیه نیز براى آن حضرت ذکر شده که در سن سه سالگى در ایّام اسارت در شام، از اندوه فراق پدرش وفات یافت.
اصحاب ویاران :
یاران و اصحاب اباعبدالله الحسین (ع)، چه آنان که قبل از شهادت آن حضرت وفات یافتهاند و چه آنان که پس از شهادت ایشان از دنیا رفتهاند، بسیار زیادند. در این جا تنها نام آنانى را که در واقعه عاشورا به شرف شهادت نایل آمدهاند، ذکر مىکنیم:
الف) بنى هاشم
1. عباس بن على، (ابوالفضل العباس "ع").
2. ابوبکربن على.
3. محمد اصغربن على.
4. عبداللهبن على.
5. عبدالله اصغر بن علی .
6. جعفربن على.
7. عمربن على.
8. عثمان بن على.
9. محمدبن عباس بن على.
10. عبداللهبن عباس بن على.
11. على بن حسین (على اکبر).
12. عبدالله رضیع (على اصغر).
13. ابراهیم بن حسین.
14. قاسم بن حسن.
15. ابوبکربن حسن.
16. عبدالله بن حسن.
17. بشربن حسن.
18. محمدبن عبدالله بن جعفر.
19. عون بن عبدالله بن جعفر.
20. عبیدالله بن عبدالله بن جعفر.
21. مسلم بن عقیل.
22. جعفربن عقیل.
23. جعفر بن محمد بن عقیل.
24. عبدالرحمان بن عقیل.
25. عبدالله اکبر بن عقیل.
26. عبدالله بن مسلم بن عقیل.
27. عون بن مسلم بن عقیل.
28. محمد بن مسلم بن عقیل.
29. محمدبن ابى سعید بن عقیل.
30. احمدبن محمد هاشمى.
ب) غیر بنى هاشم
31. ابراهیم بن حصین اسدى.
32. ابو حتوف بن حارث اسدى.
33. ابو عامر نهشلى.
34. ادهم بن امیه عبدى.
35. اسلم ترکى.
36. امیة بن سعد طائى.
37. انس بن حارث کاهلى.
38. انیس بن معقل اصبحى.
39. برید بن خضیر همدانى.
40. بشر بن عبدالله خضرمى.
41. بکربن حى تیمى.
42. جابربن حجاج تیمى.
43. جبلة بن حارث سلمانى.
44. جنادة بن حارث سلمانى.
45. جنادة بن کعب انصارى.
46. جون، غلام ابى ذر.
47. جوین بن مالک تمیمى.
48. حارث بن امرئ القیس کندى.
49. حارث بن نبهان.
50. حباب بن حارث.
51. حباب بن عامر.
52. حبشى بن قاسم.
53. حبیب بن مظاهر اسدى.
54. حجاج بن بدر سعدى.
55. حجاج بن مسروق جعفى.
56. حرّبن یزید ریاحى.
57. حلاس بن عمرو راسبى.
58. حنظلة بن اسعد شبامى.
59. حنظلة بن عمرو شیبانى.
60. رافع، غلام مسلم ازدى.
61. زاهر بن عمرو کندى.
62. زهیر بن بشر خثعمى.
63. زهیر بن سلیم ازدى.
64. زهیر بن قیس بجلى.
65. زیادبن عریب.
66. سالم، غلام بنى مدینه.
67. سالم،غلام عامر عبدى.
68. سعد بن حارث انصارى.
69. سعد، غلام علىبن ابىطالب(ع).
70. سعد، غلام عمروبن خالد.
71. سعید بن عبدالله حنفى.
72. سلمان بن مضارب بجلى.
73. سلیمان، غلام امام حسین(ع).
74. سواربن منعم نهمى.
75. سوید بن عمرو.
76. سیف بن حارث جابرى.
77. سیف بن مالک عبدى.
78. شبیب، غلام حارث جابرى.
79. شوذب، غلام بنى شاکر.
80. ضرغامة بن مالک.
81. عائذ بن مجمع.
82. عابس بن أبى شبیب شاکرى.
83. عامر بن حسان طایى.
84. عامر بن مسلم عبدى.
85. عباد بن مهجر جهنى.
86. عبدالاعلى بن یزید کلبى.
87. عبدالرحمن ارحبى.
88. عبدالرحمن بن عبد ربّه.
89. عبدالرحمن بن عروه.
90. عبدالرحمن بن مسعود.
91. عبدالله بن ابى بکر.
92. عبدالله بن بشر خثعمى.
93. عبدالله بن عروه.
94. عبدالله بن عمیر.
95. عبدالله بن یزید عبدى.
96. عبیدالله بن یزید عبدى.
97. عقبة بن سمعان.
98. عقبة بن صلت جهنى.
99. عمارة بن صلخب ازدى.
100. عمران بن کعب اشجعى.
101. عمار بن حسان طائى.
102. عمار بن سلامه دالانى.
103. عمرو بن عبدالله جندعى.
104. عمروبن خالد ازدى.
105. عمرو بن خالد صیداوى.
106. عبدالله بن بقطر.
107. عمرو بن قرظه.
108. عمرو بن مطاع.
109. عمرو بن جناده.
110. عمرو بن ضبیعه.
111. عمروبن کعب (ابوثمامه صائدى).
112. قارب، غلام امام حسین (ع).
113. قاسط بن زهیر.
114. قاسم بن حبیب ازدى.
115. کردوس تغلبى.
116. کنانة بن عتیق.
117. مالک بن ذودان.
118. مالک بن عبدالله جابرى.
119. مجمع جهنى.
120. مجمع بن عبیدالله.
121. محمد بن بشیر حضرمى.
122. مسعود بن حجاج.
123. مسلم بن عوسجه اسدى.
124. مسلم بن کثیر ازدى.
125. مسقط بن زهیر تغلبى.
126. منحج، غلام امام حسین (ع).
127. موقع بن ثمامه اسدى.
128. نافع بن هلال جملى.
129. نصر، غلام امیرالمؤمنین، على (ع).
130. نعمان بن عمرو راسبى.
131. نعیم بن عجلان.
132. واضح رومى.
133. وهب بن حباب کلبى.
134. یزید بن ثبیط کلبى.
135. یزید بن زیاد کندى.
136. یزید بن مغفل جعفى.
137. قیس بن مسهر صیداوى.
138. هانى بن عروه.
139. عبدالله بن عفیف ازدى.
اصحاب امام حسین (ع) بهترین یاران اهل بیت (ع) بودند؛ چه این که آنان دست از اهل و عیال خود کشیده و به یارىِ امامشان شتافتند و در معرکه نبرد، پیشمرگ رهبر خود شدند. با این که امام حسین (ع) در شب عاشورا بیعت خویش را از همه بازستاند و آنان را براى بازگشت مخیّر ساخت، اما آنان با نشاط و روحیهاى وصفناپذیر ایستادگى کرده و گفتند: اگر ما را هفتاد بار بکشند، بدنمان را آتش بزنند و دوباره زنده کنند، دست از یارى تو نکشیده و از تو جدا نمىشویم. آرى، همین عشق و ایثار بود که تعداد اندک آنان را در برابر سپاه مسلح و مجهز سى هزار نفره عمر بن سعد، از بامداد تا عصر روز عاشورا، پایدار نگاه داشت.
زمامداران معاصر:
1. پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، (11-1ق.).
2. ابوبکر بن أبى قحافه (13-11ق.).
3. عمر بن خطاب (23-13ق.).
4. عثمان بن عفان (35-23ق.).
5. امیرالمؤمنین، على بن ابىطالب (ع)، (40-35ق.).
6. امام حسن مجتبى (ع)، (41-40ق.).
7. معاویة بن ابى سفیان (60-35ق.).
8. یزید بن معاویه (64-60ق.).
سه تن از زمامداران فوق، یعنى پیامبر اسلام (ص)، امیرالمؤمنین (ع) و امام حسن مجتبى (ع)، به امام حسین (ع) علاقه و محبّت شدیدى داشتند و آن حضرت نزد آنان از جایگاه ویژهاى برخوردار بود. امام حسین (ع)، که دخترزاده و سبط ثانى پیامبر اکرم (ص) بود، به همراه برادرش، امام حسن مجتبى (ع) در دامن پیامبر(ص) رشد و نمو کرد و هر دو از آغاز زندگانى خویش از سرچشمه وحى و رسالت سیراب شدند. آنان به دلالت آیه مباهله، از فرزندان پیامبر(ص) محسوب مىگردند.
پیامبر اکرم (ص) بارها با گفتار و کردار خویش، شدت محبت خود به امام حسن(ع) و امام حسین (ع) را به صحابه گوشزد نمود و آنان را به دوستى این دو ریحانه بهشت فراخواند. از آن حضرت نقل شده است که درباره امام حسن و امام حسین (ع) فرمود:
اَللَّهُمَ اِنّى اَحَبُّهُما فَاَحِبِّهُما وَاَحِّبَ مَنْ یُحِبِّهُما. (1)
بارخدایا! من آن دو را دوست دارم، پس تو هم آنان را دوست بدار و با کسى که با آنان دوستى کند، دوست باش.
اما خلفاى بنىامیه (معاویه و فرزندشیزید) بهمقام معنوىِ امام حسین(ع) و نزدیکىاش به پیامبراسلام(ص) رشک برده و در پنهان و آشکار با وى دشمنى مىکردند و سرانجام نیز آنحضرت را در سرزمین کربلا با وضع فجیعى بهشهادت رساندند.
رویدادهاى مهم:
1. تحمل مصیبت رحلت جدّش، پیامبر اسلام(ص)، در سال یازدهم هجرى.
2. فشارهاى روانى مخالفان بر پدر و مادرش، پس از رحلت پیامبر اسلام (ص).
3. تحمل مصیبت شهادت مادرش، فاطمه زهرا(س)، در سال یازدهم هجرى.
4. همراهى با پدرش، امام على (ع)، در تصدىِ خلافت اسلامى و حضور در جنگهاى جمل، صفین و نهروان.
5. تحمل مصیبت شهادت پدرش، امام على (ع)، در محراب مسجد کوفه، در 21رمضان سال چهلم هجرى.
6. انتخاب برادرش، امام حسن مجتبى(ع) به خلافت امت اسلامى، پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع).
7. خیانت سران نظامى و قومى و سپاهیان به امام حسن مجتبى (ع) و صلح اجبارى آن حضرت با معاویةبن ابى سفیان، در جمادى الاول سال 41 هجرى.
8. تحمل مصیبت شهادت برادرش، امام حسن مجتبى(ع)، در سال 50 هجرى.
9. نامه شیعیان بصره و کوفه به امام حسین (ع) پس از شهادت امام حسن مجتبى(ع) براى دعوت به رهبرى قیام علیه معاویة بن ابى سفیان و عدم پذیرش امام حسین(ع) به خاطر پایبندى به صلحنامه امام حسن مجتبى (ع).
10. هلاکت معاویةبن ابى سفیان و جانشینى فرزندش، یزید بر منصب خلافت، در رجب سال شصت هجرى.
11. نامه شدید اللحن یزید به والىِ مدینه، ولید بن عتبه، مبنى بر گرفتن بیعت از مردم، به ویژه ابا عبدالله الحسین(ع).
12. امتناع امام حسین(ع) از بیعت با یزید بن معاویه و خروج از مدینه به همراه خاندن خود، در آخرین روزهاى رجب سال شصت هجرى.
13. ورود امام حسین (ع) به مکه معظمه، در سوم شعبان سال شصت هجرى، و اقامت در آنجا تا هشتم ذى حجه همان سال (به مدت چهار ماه و پنج روز).
14. جنبش سران و بزرگان شیعه در کوفه و دعوت آنان از امام حسین(ع) براى ورود به کوفه و رهبرىِ قیام علیه یزید.
15. فرستادن مسلم بن عقیل به کوفه از سوى امام حسین(ع)، براى فراهم آوردن زمینه قیام بر ضد امویان.
16. ورود مسلم بن عقیل به کوفه، در پنجم شوال سال شصت هجرى، و بیعت بیش از هجده هزار نفر از شیعیان با او.
17. نامه طرفداران بنى امیه در کوفه به یزید بن معاویه و آگاهى او از ورود مسلمبن عقیل و قیام شیعیان.
18. فرستادن یزیدبن معاویه عبیدالله بن زیاد را به کوفه، براى نابودىِ قیام شیعیان.
19. نامه امام حسین(ع) به رؤساى پنج قبیله بزرگ بصره و دعوت آنان به قیام علیه امویان.
20. استجابت چهار قبیله بصره از قبایل بصره از دعوت اباعبدالله الحسین(ع) و اعلام یارى آن حضرت.
21. خروج امام حسین (ع) از مکه معظّمه به عزم کوفه، در هشتم ذى حجه سال شصت هجرى.
22. نبرد مسلم بن عقیل با لشکریان عبیدالله بن زیاد در کوفه و شهادت وى و هانى بن عروه در این واقعه، در نهم ذى حجه سال شصت هجرى (روز عرفه).
23. برخورد قافله امام حسین (ع) با لشکریان حربن یزید تمیمى، در حوالىِ کوه «ذوحسم» و رفتار نیکوى اباعبدالله الحسین(ع) با لشکریان حر.
24. رسیدن نامه عبیدالله بن زیاد، حاکم کوفه به دست حربن یزید، مبنى بر سختگیرى بر امام حسین(ع) و استقرار آن حضرت در بیابان خشک و بى آب.
25. ورود قافله امام حسین (ع) به کربلا و نزول در آن مکان، در تاریخ دوم محرم سال 61 هجرى، و استقرار لشکریان حربن یزید در برابر آنان.
26. واگذارى فرماندهى سپاه کوفه به عمربن سعد، توسط عبیدالله بن زیاد، والى کوفه.
27. ورود عمر بن سعد به همراهى چهار هزار مرد جنگى به کربلا براى مبارزه با امام حسین(ع).
28. تجمع بیش از سى هزار مرد جنگى در کربلا براى نبرد با لشکریان امام حسین(ع).
29. آمادگى لشکریان عمر بن سعد براى نبرد با امام حسین(ع)، در روز نهم محرم سال 61 (روز تاسوعا) و درخواست مهلت امام حسین(ع) از عمربن سعد، در شب عاشورا.
30. فرماندهى امام حسین(ع) و آرایش سپاه اندک خویش، در روز عاشورا، به سه بخش میمنه، به فرماندهىِ زهیر بن قین، میسره، به فرماندهىِ حبیب بن مظاهر، و پرچمدارى در قلب سپاه توسط عباس بن على (ع).
31. پشیمانى حر و خروجش از سپاه عمر بن سعد و پیوستن به سپاه امام حسین(ع) و طلب بخشش از آن حضرت.
32. آغاز نبرد گروهى بین سپاهیان امام حسین (ع) و سپاهیان عمر بن سعد، و کشته شدن قریب پنجاه نفر از یاران امام حسین (ع)، در میدان نبرد.
33. خطبههاى مکرر امام حسین (ع) براى سپاهیان عمر بن سعد، براى پیشگیرى از جنگ و خونریزى.
34. مبارزه فردىِ یاران و اصحاب امام حسین (ع) با سپاهیان عمر بن سعد، و شهادت مظلومانه و قهرمانانه یکى پس از دیگرىِ آنان.
35. مبارزه امام حسین (ع) با سپاهیان سیاهدل عمر بن سعد، و کشته شدن آن حضرت در میدان نبرد، به دست شمر بن ذى الجوشن (لعنة الله علیه).
36. جدا کردن سرهاى شهیدان کربلا و غارت لباسها و ابزارهاىِ شخصىِ آنان به دست سپاهیان عمر بن سعد.
37. اسب دوانى بر بدنهاى شهیدان کربلا توسط سپاهیان عمر بن سعد.
38. غارت خیمهها و اسباب و وسایل شخصىِ بازماندگان قافله حسینى و به آتش کشیده شدن خیمههاى آنان به دست لشکریان عمر بن سعد.
39. دفن کشتههاى سپاهیان یزید به دست عمّال عمر بن سعد، و عریان گذاشتن بدنهاى شهیدان در سرزمین گرم کربلا.
40. اسیر و آواره کردن باز ماندگان قافله حسینى (زنان، کودکان و امام زینالعابدین(ع)) و حرکت دادن آنان از کربلا به کوفه و از کوفه به شام، توسط سپاهیان عمر بن سعد.
41. به خاک سپرده شدن بدنهاى شهیدان کربلا به دست گروهى از قبیله بنى اسد، در روز سیزدهم محرم سال 61 هجرى
قال ابو عبدالله (عليه السلام):
ان الله اتخذ كربلا حرما آمنا مباركا قبل ان يتخذ مكة حرما
امام صادق (ع) فرمود:
به راستى كه خدا كربلا را حرم امن و با بركت قرار داد پيش از آنكه مكه را حرم قرار دهد
كامل الزيارات، ص 267 بحار، ج،98، ص 110
سفرههاى نور
قال الامام الصادق (عليه السلام)
من سره ان يكون على موائد النور يوم القيامة فليكن من زوار الحسين بن على (عليهما السلام)
امام صادق (ع) فرمود:
هر كس دوست دارد روز قيامت، بر سر سفرههاى نور بنشيند بايد از زائران امام حسين (عليه السلام) باشد.
وسائل الشيعه، ج 10، ص 330، بحار الانوار، ج 98، ص 72.
از زيارت تا شهادت
قال ابو عبدالله (عليه السلام
):
لا تدع زيارة الحسين بن على عليهما السلام و مر أصحابك بذلك يمد الله فى عمرك و يزيد فى رزقك و يحييكء الله سعيدا و لا تموت الا شهيدا.
امام صادق (ع) فرمود:
زيارت امام حسين عليه السلام را ترك نكن وبه دوستان و يارانت نيز همين را سفارش كن! تا خدا عمرت را دراز و روزى و رزقت را زياد كند و خدا تورا با سعادت زنده دارد و نميرى مگر شهيد.
وسائل الشيعه، چ 10 ص335
نشان شيعه بودن
قال الصادق (عليه السلام)
من لم يأت قبر الحسين (عليه السلام) و هو يزعم انه لنا شيعة حتى يموت فليس هو لنا شيعة و ان كان من اهل الجنة فهو من ضيفان اهل الجنة
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
كسى كه به زيارت قبر امام حسين نرود و خيال كند كه شيعه ما است و با اين حال و خيال بميرد او شيعه ما نيست واگر هم از اهل بهشت باشد از ميهمانان اهل بهشت خواهد بود.
كامل الزيارات، ص 193، بحار الانوار، ج 98 ص4
حديث محبت
عن ابى عبد الله قال:
من اراد الله به الخير قذف فى قلبه حب الحسين (عليه السلام) وزيارته و من اراد الله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسين (عليه السلام) و بغض زيارته.
امام صادق (ع) فرمود:
هر كس كه خدا خير خواه او باشد محبت حسين (ع) و زيارتش را در دل او مىاندازد و هر كس كه خدا بدخواه او باشد كينه وخشم حسين (ع) و خشم زيارتش را در دل او مىاندازد.
وسائل الشيعه، ج 10 ص 388، بحار الانوار، ج 98، ص76
زيارت عاشورا
قال الصادق (عليه السلام)
من زار الحسين (عليه السلام) يوم عاشورا وجبت له الجنة
امام صادق (ع) فرمود:
هر كس كه امام حسين (عليه السلام) را در روز عاشوار زيارت كند بهشت بر او واجب ميشود.
اقبال الاعمال، ص568
تربت شفا بخش
عن موسى بن جعفر (عليه السلام) قال
و لا تأخذوا من تربتى شيئا لتبركوا به فأن كل تربة لنا محرمة الا تربة جدى الحسين بن على عليهما السلام فأن الله عزوجل جعلها شفاء لشيعتنا و أوليائنا.
حضرت امام كاظم (ع) در ضمن حديثى كه از رحلت خويش خبرى مىداد فرمود: چيزى از خاك قبر من برنداريد تا به آن تبرك جوييد چراكه خودرن هر خاكى جز تربت جدم حسين (ع) بر ما حرام است، خداى متعال تنها تربت كربلا را براى شيعيان و دوستان ما شفا قرار داده است.
مع الاحاديث الشيعه، ج 12، ص533
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:
۱ـ ... و امّا دخترم فاطمه(سلام الله علیها) ... خـدایـا لـعـنـت کـن کسی که بر او ظلم می کند ... و جاویدان کن در آتش خودت کسی که چنان بر پهلویش می زند تا فرزندش محسن(علیه السلام) را سقط می کند... « این جمله در نوشته ها و تاریخ سنّی های عُمَری ثبت است و از کتاب معتبر خودشان نقل شده است » (۱)
۲ـ شهرستانی(سُنّی) گوید: ابراهیم بن سیّار بن هانی نظّام گوید: عمر (لعنة الله علیه) در روز بیعت(سقیفه) طوری به شکم حضرت فاطمه(علیها السلام) کوبید که جنین(محسن"علیه السلام") از شکمش افتاد و فریاد می زد خانه اش را با تمام افراد خانه آتش بزنید،در حالی که در خانه کسی غیر از علی و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) نبود. (۲)
۳ـ ابن ابی الحدید(سُنّی) در شرح نهج البلاغه می گوید: استادم ابوجعفر نقیب گفت: ... ظاهر آنست که اگر پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) زنده می بود، ریختن خون آن کسی که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را ترسانیده بطوری که فرزندش (محسن"علیه السلام") سقط گردیده، جایز می دانست.
مـحـسـن(علیه السلام): کوچکترین فرزند حضرت فاطمه زهراء و علیّ مرتضی(صلوات الله علیهم) است.(۳)
مـحـسـن(علیه السلام): اولین،کوچکترین و مظلومترین شهید در راه حفظ قرآن و ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) است.(۴)
مـحـسـن(علیه السلام): اولین کسی است که فردای قیامت برای او دادخواهی و بوسیله او بر علیه دشمنان حضرت علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه زهراء(علیهاالسلام) مخاصمه شود.(۵)
مـحـسـن(علیه السلام): شهیدی است که زودتر از مادرش حضرت زهراء(سلام الله علیها) به دیدار پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و استقبال شهادت رفت و همچون مادر مظلومه اش،قبرش مخفی است. (۶)
مـحـسـن(علیه السلام): قرآن در سورۀ تکویر از محسن شهید(علیه السلام) به «مَوؤُدَة» به معنی «به ستم کشته شده» خبر داده است.(۷)
مـحـسـن(علیه السلام): پنجمین ثمرۀ ولایت است که تأویل آیات « وَ إذَا المَوؤُدَةُ سُئِلَت*بِأیِّ ذَنبٍ قُتِلَت » در شأن او است.(س۸۱/ ۸و۹) (۸)
مـحـسـن(علیه السلام): سقط شده به علت اینکه دوّمی یعنی عمربن الخطاب(لعنة الله علیه)، با لگد به پهلوی مادرش زهراء(سلام الله علیها) زد.(۹)
مـحـسـن(علیه السلام): به علت اینکه دومی با لگد درب آتش گرفته را بر روی مادر مظلومه اش انداخت،سِقط شده است.(۱۰)
مـحـسـن(علیه السلام): کسی است که شهادت و سقط او همانند سقوط برادرش امام حسین(علیه السلام) از روی اسب در عاشوراء است. (۱۱)
مـحـسـن(علیه السلام): اولین قربانی سقیفه ای است که مخالفین غدیر و دشمنان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برپا نمودند و بغض خود را به حضرت علی(علیه السلام) با شهید نمودن امام حسن و امام حسین(صلوات الله علیهما) تکرار نمودند.(۱۲)
مـحـسـن(علیه السلام): در قرآن قاتلان او بنام «جبت و طاغوت» هستند که خود و پیروانشان تا روز قیامت مورد لعنت خداوند هستند.
«وَ مَن یَلعَنِ اللهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصیراً» (نساء/ ۵۱-۵۲)
مـحـسـن(علیه السلام): لعن نمودن بر قاتلان او که «جبت و طاغوت» هستند،باعث نوشته نشدن گناه در صحیفه اعمال مؤمنین و وسیله آمرزش گناهان است.(۱۳)
(۱) فرائد السّمطَین،ج۲،ص۳۵.تألیف امام کبیر اکمل ابراهیم بن محمد بن ابی بکر بن محمد جُوَینی شافعی صوفی.
(۲) الملل و النّحل،ج۱،ص۵۷.
(۳)و(۴)و(۵) بیت الأحزان.
(۶)و(۷)و(۸) بحارالأنوار،ج۵۳،ص۲۳.
(۹)و(۱۰) بیت الأحزان.
(۱۱)و(۱۲)و(۱۳) شفاءالصدور،ج۲،ص ۳۷۹.
منزلت و جایگاه رفیع حضرت زهرا علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام نشانگر اوج شخصیت زن در نگاه اوست، یك زن میتواند چنان بالا رود كه مایه مباهات و افتخار امام (علیه السلام) گردد. اگرچه بیان عظمت مقام حضرت فاطمه علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام خود تحقیق مستقلی میطلبد لكن در اینجا فهرستوار، به ذكر پارهای از موارد، پرداخته شده تا بیانگر اوج مقام و مرتبه زن در نگرش حضرت باشد.
مباهات حضرت علی به همسری فاطمه علیهماالسلام
شخصیت بزرگی چون علی علیه السلام به همسری فاطمه علیهاالسلام افتخار میكند و همسری با او را برای خود فضیلت و ملاك برتری بر دیگران و شایستگی پذیرش مسئولیتهای سنگینی چون رهبری جهان اسلام میداند. برخی از موارد كه حضرت برای اثبات حقانیت خود به داشتن همسری فاطمه علیهاالسلام استناد فرمودهاند عبارت است از:
* در پاسخ نامهای به معاویه از جمله فضیلتها و امتیازهایی كه حضرت به آن اشاره میفرمایند این است كه «بهترین زنان جهان از ماست و حمالة الحطب و هیزم كش دوزخیان از شماست.»(1)
* در جریان شورای شش نفره كه خلیفه دوم برای جانشینی وی را تعیین كرده بود حضرت خطاب به سایر اعضا فرمود: «آیا در بین شما به جز من كسی هست كه همسرش بانوی زنان جهان باشد؟» همگی پاسخ دادند: نه.(2)
* حضرت علی علیه السلام در ضمن پاسخ به نامه دیگر معاویه مینویسد: «دختر پیامبر صلی الله علیه و آله همسر من است كه گوشت او با خون و گوشت من در هم آمیخته است. نوادگان حضرت احمد(صلی الله علیه و آله)، فرزندان من از فاطمه علیهاالسلام هستند، كدامیك از شما سهم و بهرهای چون من دارا هستید.»(3)
* در جریان سقیفه حضرت ضمن برشمردن فضایل و كمالات خویش و این كه باید بعد از پیامبر، او رهبری و هدایت جامعه اسلامی را عهدهدار شود به ابوبكر فرمود: «تو را به خدا سوگند میدهم! آیا آن كس كه رسول خدا او را برای همسری دخترش برگزید و فرمود خداوند او را به همسری تو [علی] در آورد من هستم یا تو؟ ابوبكر پاسخ داد: تو هستی.(4)
فاطمه ركن علی است
از مقامات ممتازی كه مخصوص پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت فاطمه علیهاالسلام میباشد ركن بودن برای علی است. در حدیثی میخوانیم پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمودند: «سلام علیك یا ابا الریحانتین، فعن قلیل ذهب ركناك.» (5)
چه تعبیر لطیف و زیبایی همان تعبیر حضرت علی علیه السلام در مورد زن كه فرمودند زن ریحانه است. پیامبر نیز فرمودند: «سلام بر تو ای پدر دو گل [زینب و ام كلثوم] به زودی دو ركن تو از دست میروند.»
علی علیه السلام بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «این یكی از دو ركن بود» و بعد از شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام فرمودند:« این ركن دیگر است.»
مددكار اطاعت الهی
انبیاء و پیشوایان معصوم تنها راه سعادت و خوشبختی انسانها را پیروی از دستورات الهی میدانستند و از این رو بهترین همكار و دوست برای آنان كسی بود كه در این راستا به آنها كمك كند.
میخوانیم علی علیه السلام در پاسخ پیامبر كه سؤال كردند:« همسرت را چگونه یافتی؟» گفتند:« بهترین یاور در راه اطاعت از خداوند.»(6)
تمسك علی علیه السلام به كلام زهرا علیهاالسلام
حضرت در حدیث اربع مائة بعد از این كه فرمودند در مراسم تجهیز مردهها گفتار خوب داشته باشید چنین ادامه دادند: «فان بنت محمد صلی الله علیه و آله لما قبض ابوها ساعدتها جمیع بنات بنیهاشم، قالت: دعوا التعداد و علیكم بالدعا.»
حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از ارتحال رسول اكرم صلی الله علیه و آله به زنان بنیهاشم كه او را یاری میكردند و زینتها را رها كرده و لباس سوگ در بر نمودهاند، فرمود:«این حالت را رها كنید و بر شماست كه دعا و نیایش نمایید.»(7)
با این كه حضرت علی علیه السلام معصوم بوده و تمام گفتههای او حجت است ولی برای تثبیت مطلب به سخن زهرا علیهاالسلام تمسك میكند. این نشانگر عصمت حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام بوده و این كه تمام رفتار، گفتار و نوشتار او حجت است و از این جهت فرقی بین زن و مرد نیست.
تنها تسلی بخش علی علیه السلام
حضرت بعد از شهادت فاطمه خطاب به ایشان فرمودند:
«بِمَنِ العَزاءُ یا بِنتَ مُحمَد؟ كُنتُ بِكِ اَتَعزی فَفیمَ العَزاء مِن بَعدِكِ؟» (8)؛ با چه کسی آرامش یابم ای دختر محمد؟ من به وسیله تو تسکین مییافتم؛ بعد از تو با چه کسی آرامش یابم؟
غضب خداوند به غضب فاطمه علیهاالسلام
حضرت علی علیه السلام از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل نموده كه ایشان فرمودند:
«انَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَیَغضِبُ لِغَضِبِ فاطِمَه وَ یَرضی لِرِضاها»(9)؛ خداوند عزوجل به خاطر خشم فاطمه، خشمگین؛ و برای خشنودی و رضایت فاطمه راضی میشود.
و در حدیث دیگر خطاب به حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند:
« انَّ اللهَ لَیَغضِبُ لِغَضَبِكِ وَ یَرضی لِرِضاكِ»(10)؛ خداوند برای خشم تو، خشمگین و برای خشنودی تو، خشنود میشود.
برگزیده پیامبر صلی الله علیه و آله
حضرت علی علیه السلام در مصیبت حضرت زهرا علیهاالسلام خطاب به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «قل یا رسول الله عن صفیتك صبری»؛ « یعنی این صفیه توست، بانویی كه صفوه تو، مصطفی و برگزیده توست رحلت كرده و صبر فقدانش برای من دشوار است.»(11)
تكرار مصیبت فقدان پیامبر صلی الله علیه و آله
هنگام ارتحال بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه و بیان وصایا و حلالیت ایشان حضرت در پاسخ میگوید: « پناه به خدا، تو داناتر و پرهیزكارتر و گرامیتر و نیكوكارتر از آنی كه به جهت مخالفت كردنت با خود، تو را مورد نكوهش قرار دهم. دوری از تو و احساس فقدانت بر من گران خواهد بود، ولی گریزی از آن نیست. به خدا قسم با رفتنت مصیبت رسول خدا را بر من تازه نمودی، یقینا مصیبت تو بزرگ است مصیبتی كه هیچ چیز و هیچ كس نمیتواند به انسان دلداری دهد و هیچ چیز نمیتواند جایگزین آن شود.»(12)
مقدم نمودن خواست فاطمه برخواست خویش
در هنگام وصیت حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ امام به ایشان و گریستن هر دو، سپس امام سر مبارك فاطمه علیهاالسلام را به سینه چسباند و گفت:«هر چه میخواهی وصیت كن، یقینا به عهد خود وفا كرده، هر چه فرمان دهی انجام میدهم و فرمان تو را بر نظر و خواست خویش مقدم میدارم.» (13)
پایان شكیبایی علی علیه السلام
علی علیه السلام كه اسوه صبر و استقامت است اما در شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام تاثر و تالم خود را چگونه اظهار میدارد، تا آنجا كه بعد از دفن همسر گرامیش در حالی كه حزن و اندوه تمام وجود او را فرا گرفته بود خطاب به قبر پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه داشت:
«خدا چنین خواست كه او زودتر از دیگران به رسول خدا بپیوندد، پس از او شكیبایی من به پایان رسیده و خویشتنداری از دست رفته، اما آنچنان كه در جدایی تو صبر كردم در مرگ دخترت نیز جز صبر چارهای ندارم شكیبایی بر من سخت است. پس از او آسمان و زمین در نظرم زشت مینماید و هیچ گاه اندوه دلم نمیگشاید. چشمم بیخواب، و دل از سوز غم سوزان است. تا خداوند مرا در جوار تو ساكن گرداند. مرگ زهرا ضربهای بود كه دل را خسته و غصهام را پیوسته گردانید و چه زود جمع ما را به پریشانی كشانید… اگر بیم چیرگی ستمكاران نبود، برای همیشه اینجا [كنار قبر زهرا(علیهاالسلام)] میماندم و در این مصیبت بزرگ چون مادر فرزند مرده، اشک از دیدگانم میراندم.»(14)
پینوشتها:
1- بحارالانوار/ج41/ صص151و 224.
2- نهج البلاغه.
3- طبرسی/ احتجاج/ مؤسسه الاعلمی للمطبوعات/ بیروت/ چاپ دوم، 1983 میلادی/ج1/ ص135.
4- همان/ ص 123.
5- علامه الحافظ محب الدین الطیری، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی/ چاپ بیروت دار المعرفه/ ص 56.
6- بحارالانوار/ ج43/ ص 117.
7- جوادی آملی/ زن در آئینه جمال و جلال/ ص42.
8- رحمانی همدانی/ فاطمة الزهرا بهجة قلب مصطفی/ ص 578/ به نقل از مجمع الروایة.
9- کنزالعمال/ مؤسسه الرسالة بیروت/ ج12/ ص111.
10- همان.
11- نهج البلاغه/ فیض السلام/ خطبه 193.
12- سیدمحمد کاظم قزوینی/ فاطمة الزهرا من المهد الی اللحد/ دارالصادق بیروت/ چاپ اول/ صص610- 609.
13- همان.
14- اصول کافی/ ج1/ ص 159.
علت بروز اختلاف در روز شهادت:در مورد تعداد روزهایی که حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها پس از رحلت پدر بزرگوارشان در قید حیات بوده اند در میان کتابهای تاریخی اختلاف وجود دارد. بعضی از مورخین مثل یعقوبی این زمان را چهل روز و کسانی مثل عایشه، دختر ابی بکر، این مدت را شش ماه و گروهی دیگر هشت ماه ذکر کرده اند. اما در میان این اقوال، آن قولی که برای ما قابل اعتنا است روایات رسیده از ناحیه ائمه هدی علیهم- السلام می باشد، به نقل مرحوم علامه مجلسى، مرحوم ابوالفرج اصفهانی در کتاب مقاتل الطالبین اینگونه اظهار نظر کرده: مدت زمان حیات فاطمه زهرا سلام الله علیها بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه وآله مورد اختلاف قرار گرفته است، به طوری که کمترین زمان ذکر شده در این رابطه 40 روز و بیشترین زمان هشت ماه مى- باشد، اما آنچه نزد ما مسلم و مورد قبول است روایات رسیده از امام باقر علیه السلام است که حضرت مى- فرماید: بدرستی که زمان رحلت صدیقه کبری سلام الله علیها سه ماه بعد از رحلت پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله بود. همچنین مرحوم طبری شیعی در کتاب دلایل الامامه به سلسله اسناد خود روایاتی از حضرت امام صادق علیه السلام نقل می کند که حضرت می فرماید: حضرت صدیقه طاهره علیها السلام در ماه جمادی الاخر روز سه شنبه، سه روز از ماه گذشته در سال یازده هجری از دنیا رفتند. این دو روایت مبنای مورد اتخاذ غالب علمای شیعه من جمله سید طاووس (ره) در کتاب شریف اقبال مى- باشد. اما دسته دوم دیگری از روایات صحیحه هم این مدت را 75 روز ذکر کرده اند از جمله این روایات، روایت مرحوم کلینی از امام صادق علیه السلام است که حضرت می فرماید: «بدرستی که توقف فاطمه علیه السلام در این دنیا پس از پدر گرامیش 75 روز بود.» این دسته از روایات هم مبنای نظر برخی از علمای شیعه از جمله مرحوم کلینی گردیده. البته ممکن است دلیل اختلاف در این دو دسته از روایات صحیحه رایج نبودن نقطه گذاری بر کلمات در زمان صدور روایات باشد. توجه به شباهت «خمسه و سبعون» با «خمسه تسعون» موید این معنا است.
حساسیت ها:به تازگی از سوی عده ای پرسش های نزدیک به این مضمون مطرح می شود که: بالاخره ایام فاطمیه چند روز است؟ مگر حضرت صدیقه سلام الله علیها یک روز شهادت بیشتر دارند. این فاطمیه اول و دوم چیست ؟ گاهی اوقات اگر به احتمالات و پاسخ هایی که ممکن است پرسش های ما داشته باشند فکر کنیم و ثمره آنها را مورد ارزیابی قرار دهیم قبل از مطرح کردن آنها، از طرح این نوع پرسش ها منصرف می شویم. پرسش- هایی هم که درباره تعداد روزهای ایام فاطمیه و سوالاتی از این قبیل مطرح می شود، نیز جزء مواردی هستند که ثمره ای در پاسخ دادن به آنها حاصل نمى- شود. حال فرض بفرمایید که با دلائل متقن اثبات شود که مثلاً فلان روز، سالروز شهادت حضرت فاطمه سلام- الله علیها می باشد، باز هم خللی در حرکت های فرهنگی مراکز دینی ایجاد نمی شود، زیرا زمینه به وجود آمدن روزهایی به عنوان ایام فاطمیه به خاطر زنده نگهداشتن فرهنگ فاطمی بوده و مجالس گوناگون مذهبی هم به فراخور امکانات و شرایط مخصوص به خود بین این دو تاریخ معتبر که از روایات صحیحه استفاده می شود؛ عده ای روزهای ابتدایی نزدیک به شهادت اول را مثلاً پنج روز یا ده روز را به برگزاری مجالس وعظ و عزاداری می پردازند و عده ای هم با توجه به شرایط خاص خود ترجیح می دهند روزهای فاطمیه دوم را انتخاب کنند و برخی هم به زنده نگهداشتن هر دو روز می پردازند. پس کسانی که به زنده نگهداشتن ایام فاطمیه اول و دوم می پردازند چنین دغدغه ای ندارند که مثلاً 20 روز برای حضرت عزاداری کنند یا کمتر یا بیشتر، بلکه هدف از تشکیل چنین مجالسی فهم و نشر فرهنگ فاطمی می باشد که این موضوع اختصاص به ایام فاطمیه اول یا دوم ندارد و ما باید به امید روزهایی تلاش کنیم که همه ایام ما «علوی»، «فاطمی»، «حسینی» شوند. به دوستانی که چنین سوالاتی را مطرح می کنند (به انگیزه های گوناگون که ممکن است برخی مغرضانه باشد، کار نداریم.) عرض می کنیم، ما درصدد اثبات این نیستیم که ثابت کنیم این ایام شرعی هستند یا نیستند؟ و شایسته بود اگر قرار بود سوالی هم مطرح شود، این سوال را مطرح می کردیم که: ایا اقتدا و توسل به حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها از نظر شرع جایز است یا نه؟ که در ادامه سعی می کنیم پاسخ کوتاهی به این پرسش ارائه کنیم. از آنجایی که مبنای عمل مسلمانان بر اساس معارف و دستورات قرآن و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و جانشینان او از خاندانش می باشد، بنابراین قول، عمل و تقریر پیامبر و اهل بیت علیهم السلام، دلیل شرعی در اثبات جواز یک عمل می باشد. به عبارت دیگر یکی از راههای اثبات جواز عمل به یک کار می تواند عمل کردن یکی از معصومین علیهم السلام به آن باشد زیرا در منابع اسلامی عمل کردن به سیره و روش معصوم که از جانب خداوند منصوب شده است حجیت دارد. به طوری که در مورد پیامبر گرامی اسلام در قرآن آمده که ایشان اسوه حسنه، برای بشریت هستند و لذا تمسک به سیره ایشان و جانشینانش روش حسن مى- باشد. در کتاب ریاحین الشریعه در مورد سیره حضرت امام باقر علیه السلام آمده که هرگاه تب بر حضرت غلبه می کرد، آب سرد بر خود می ریخت، و با صدای بلند به طوری که هرکس در خانه بود، صدای آن حضرت را می شنید، می فرمود: یا فاطمه بنت محمد (صلی الله علیه و آله). علامه مجلسی در این رابطه فرموده است: شاید حضرت باقر علیه السلام در موقع تب، مادرش فاطمه سلام الله علیها را صدا می زده برای استشفاء که خداوند متعال به جهت این توسل او را شفا دهد. پس همانطور که مشهود است، اصل توسل به حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهراء سلام الله علیها از سوی امام معصوم امری پسندیده و شرعی بوده است. و بهتر است به جای اینکه روی تعداد ایام فاطمیه بحث کنیم با تأسی به امام معصوم خود در دارالشفای فاطمه به درمان دردهای عقیدتی، عملی خود در زندگی فردى، اجتماعی بپردازیم و سعی در غنا بخشیدن به مجالس در جهت اهداف الهی آن حضرت باشیم. از انس بن مالک نیز روایت شده روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با ما نماز صبح به جا آورد و پس از فراغت از نماز روی مبارکش را به سوی ما گردانید و فرمود: ای جماعت مسلمانان هرکس که آفتاب را از دست بدهد پس باید به ماه تمسک جوید و در فقدان ماه دست به دامان زهره شود و اگر زهره را نیابد به دو ستاره فرقدان پناه آورد. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سوال شد که یا رسول الله مقصود از آفتاب و ماه و زهره و فرقدان (دو ستاره نورافشان) چیست؟فرمود: من آفتابم، علی ماه، فاطمه زهره، و دو ستاره، حسنین هستند؛ آنان با کتاب خدا دو دستاویز بشرند و هماره به هم پیوسته اند و هرگز از یکدیگر جدا نمى- شوند تا در کنار حوض کوثر به من ملحق شوند.
غفلت ها:در زمانه ای واقع شده ایم که به عصر فضا، عصر اتم، عصر فن آوری اطلاعات، عصر جهانی شدن و عصر اندیشه ها مرسوم است. اما با همه این پیشرفت ها، نه تنها شاهد رشد انسان و کمالات انسانی نبوده ایم، بلکه شاهد بروز جهالت دومی هستیم، که به مراتب از دوران جهالت اول، انسان را بیشتر از اهداف بزرگ الهی دور ساخته است. زمانی چنگیزها و آتیلاها برای ارضای مقاصد شیطانی و نفسانی خود به کمک اسب و شمشیر بر سر ملت های مظلوم حمله می کردند، امروز هم شارون ها و بوش ها با هواپیماهای جنگنده و هزاران بمب اتمی قصد دارند خود را به جهان تحمیل کنند. با این تفاوت که چنگیز وقتی به کشور متمدن و اسلامی ایران حمله کرد شعار نجات مردم ایران را از دست حاکمان وقت را بهانه حمله خود نکرد، اما امروز جانشینان چنگیز با بهانه آزادى، دفاع از حقوق بشر، خانه فلسطینی را بر سرش خراب می کنند، به بهانه نجات مردم عراق از دست صدام، منابع ملی و عرض و ناموس مسلمین را مورد تعرض قرار می دهند. در این زمانه که حرفها زیبا و عملها زشت است به که پناه ببریم؟ به قوم مرحوم سهراب سپهرى: «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.» پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله در مقاطع مختلف از جمله حدیثی که در پایان بخش قبل گذشت، ما را و تمام بشریت را برای همیشه تاریخ به تمسک جستن به قرآن و اهل بیت علیهم السلام رهنمون فرموده اند، مجالس اهل بیت علیهم السلام و همچنین مراسمی که در پاسداشت فداکاری بانوی دو عالم و تجلیل از ایشان در راه گشودن راه حق برای پیمودن حقیقت جویان، هرساله برگزار می شود نیز باید در جهت حرکت در مسیر قرآن، اهل بیت علیهم- السلام باشد که ثمره این مجالس هدایت مسلمین و پیدا کردن جایگاه آنها در تمامی مراحل زندگی اعم از زندگی فردى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادی خواهد بود. |
اللهم العن الجبت والطاغوت وابنتیهما ومحبیهما
هفته محسنیه از اول تا هفتم ربیع الاول
ایام شهادت حضرت محسن بن علی علیهما السلام اولین هفته بعداز شهادت رسول خدا(ص)
ایام شوم برپایی سقیفه بنی ساعده ونهادن بنیان ظلم وستم بر اهل بیت پیامبر (ص)
ایام امتحانات الهی که مومنین باید مردم را به حمایت از آل الله دعوت کنند
یابن العسکری شیعیان امیرمومنین علی علیه السلام ناله های زهرا سلام الله علیها رادر میان آتش وشهادت حضرت محسن بن علی علیهما السلام را در میان در ودیوار فراموش نخواهند کرد
یابن العسکری شیعیانت شهادت محسن بن علی علیهما السلام آن اولین پیکر خونین و جنین قربانی از خاندان نبوت را که شهادت جانسوزش برترین ندا علیه جبت و طاغوت و اولین پیشگام بر مصائب دردناک کربلا است ومعرف اهداف عاشورای حسینی است عظیم می شمارند وبه ساحت مقدس شما تسلیت عرض می نمایند
امام صادق علیه السلام با چشم گریان فرمودند: روز سقیفه وآتش زدن درب خانه امیرالمومنین وحسنین وفاطمه وزینب وام کلثوم وفضه علیهم السلام
و کشتن محسن بن علی (صلوات الله علیه)
عظیم تر و وحشتناک تر وتلخ تر از مصایبات کربلاست....( نواب الدهور جلد سوم)
به جز از او که گوید به غلام خویش قنفذ
که بزن به تازیانه تو عزیز کبریا را
به خدا که پیروانش همه گمرهند وجاهل
چو او گرفته در دست سر رشته خطا را
امروز مطالب ارزشمندي را در خصوص زندگينامه مرحوم حاج اسماعيل دولابي(ره)تقديم مينماييم. بدون شك آشنايي با مقام علمي و معنوي ايشان مشوق خوبي براي جوانان در ادامه راه اين عزيزان خواهد بود.
نگاهي به زندگي مرحوم حاج محمد اسماعيل دولابي
مرحوم حاج اسماعيل دولابي در خانوادهاي مذهبی در محله دولاب [واقع در جنوب شرق تهران] متولد شدند. پدر بزرگوارشان بزرگتر و معتمد محل و منزل ایشان همواره پذيراي علماء، بزرگان و مفاخر علمي بود.کربلایی محمّد اسماعیل دولابی در جوانی به شغل کشاورزی اشتغال داشتند و از ابتدای جوانی آثار لطف و عنایت حق به ایشان نمایان بود.
جذبۀ محبّت پیوسته دلیل ایشان گشته و عشق به اهل بیت (ع) این محّب صادق را با مشاهد مشرّفه و مجالس اهل بیت (ع) مأنوس ساخته و با دوستان این راه آشنا نموده بود که از جمله آنها مرحوم آیت اللّه سیّد محمّد شریف شیرازی , مرحوم آیت اللّه شاه آبادی , مرحوم آیت اللّه شیخ محمّد تقی بافقی و مرحوم آیت اللّه شیخ غلامعلی قمی بودهاند. آخرین شخصیّتی که بیش از همه با این بزرگوار انس و محبّت تام داشت مرحوم آیت اللّه شیخ محمّد جواد انصاری بود .
معظّم له در طول عمر با برکت خویش همواره مجرای عنایات و الطاف حق بود و تشنگان راه حقیقت را از چشمۀ زلال معارف الهی سیراب می نمود و همانند چراغی راهنمای پیوندگان راه حق بود.
در بهمن ماه سال ۱۳۸۱ روح ملکوتی حاج محمّد اسماعیل دولابی کالبد خاکی خویش را رها نموده و جوار قرب حضرت دوست را مأوا برگزیده است.
از حضرت امیر علیه السلام نقل شده است که هر جا بسم الله بگویند و صلوات بفرستند- یعنی بگویند بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آل محمد-خداوند ملکی می فرستد که درآن مجلس غیبت نمی شود.
من به این حدیث احتیاج داشتم که خدا آن را رساند، زیرا در اکثر مجالس، روضه ها و مساجد وقتی نگاه می کنید می بینید غیبت وجود دارد . غیبت چند جور است. یک وقت غیبت از برادر ایمانی است. یک وقت هم هست که گوینده از امامش غائب است و حرف میزند. این هم غیبت است. تو که امامت را ندیده ای چرا حرف میزنی؟ غیبت خواص این است. غیبت عوام این است که پشت سر مردم حرفی بزنند که خوششان نیاید. وقتی امام آدم غائب است چه؟ آیا این غیبت نیست که حرف بزند؟ این هم یک نوع غیبت است که دهان و زبان خواص را می بندد.وقتی این معنا پیاده شود دیگر کسی حرف نمی زند. برای خاصها غیبت این جوراست. علما و روحانیون که روز و شبشان را در دین خدا زحمت میکشند خواص ملتند. راهنمایند به سوی خدا و حجت و عزیز خدا و به سوی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف. اینها هم نباید غیبت کنند. غیبت اینها مال خودشان است. حسابشان هم باخودشان است. با من وشما نیست. خواستم بگویم غیبت چند قسم است.
کسی هست که اورا ملاقات کرده است. برای اودیگر غیبت نیست، هرچه بگوید، هرجا برود ،هرچه بکند و هرحرفی بزند. مگر امامان ما علیهم السلام هم غیبت میکنند؟ آنها هرکاری بکنند زیبا از آب در می آید. جوانی مادرش کولش بود و میرفت. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود چرا نمی گذاری خودش راه برود؟ گفت نمی تواند. به هیچ کار نمی رسم. خسته شده ام،به نمازم نمی رسم. حضرت فرمود شوهرش بده.
گفت: چی ! اورا شوهر بدهم؟ زن خوشش آمد. گفت تو بهتر میدانی یا پیامبر صلی الله علیه و آله. منظور این است که بزرگان وقتی حرفی میزنند آن درست است و قشنگ از آب در می آید.
خداوند انشاءالله مارا از غیبت نجات دهد، چه در دنیا و چه درآخرت. چه در امور اخروی و چه در امور دنیا و طبیعت. طبیعت مال مردم معمولی است. امور اخروی مربوط پیامبر صلی الله علیه وآله وامام علیه السلام است. کلمات مال آنهاست. ما اهل آن نیستیم.مگر آنکه یا غافل باشیم و حالیمان نشود و لبمان در اختیار آنها باشد که حرف بزنند، یا اینکه به سلامتی، خودشان تشریف بیاورند.
در واقع هم تا آنها هستند ما نباید حرف بزنیم. برای همین اس که بسم الله میگویند.
یعنی آقا شما بفرمائید. بسم الله در هر امری یعنی آقا شما جلو باشید. آیا ندیده ای هر وقت بسم الله میگویی آن کار خوش عاقبت میشود؟ با بسم الله به صاحب عمل میگویی بفرمائید، لذا آن کار خوب از آب در می آید.
آیا حقیقت بسم الله را گرفتی؟ هیچ کاری بدون بسم الله انجام نمی گیرد.اگر هم انجام بگیرد دم بریده است، ناقص است، نصفش نیست، خراب است ، فاسد است. البته اگر انجام بگیرد، بلکه انجام نمی گیرد. بسم الله است که درست میکند.
بسم الله معنای حقیقی اش این است که آقا شما بفرمائید. آیا بعضی اوقات چنین نمی گوییم؟ حالا این را به خدا میگویی یا به پیامبر صلی الله علیه و آله میگویی ، نمی دانم! آنها خودشان می دانند، بینشان دعوا نیست. هر کدام نیتت بود، قلبت و روحت متوجه بود یا اینکه اصلاً توجه نداشت- آنها خودشان می دانند چه کسی باید جلو برود.
پس بسم الله در هرکاری یک خاصیتش این است که شما دیگر نیستی. کمک از خداست،و کار تا آخر خوب از آب در می آید.
حاج اسماعیل دولابی
روزه
انسان در مسیر عادی زندگی قدر نعمت هایی که خداوند به او ارزانی داشته ،نمیداند.تا تشنه نشود قدر آب را را وتا گرسنه نشود قدر نان را نمیداند ،واز سوی دیگر به درد گرسنگان وتشنگان نمیرسد،از این رو خداوند در طول سال روزه را بر مسلمانان واجب کرده است تا قدر نعمتهای خدا را بداند و با درد گرسنگان آشنا شوند و به فکر یاری آنها بیفتند.روزه،اردوی ترتیبی وماه رمضان اردوگاه پرورش روح وتقویت ایمان مسلمانان است.
احکام روزه
1.روزه مانند نماز به نیت احتیاج دارد و بهتر است که در شب اول ماه رمضان نیت کنیم که میخواهیم هر روز ماه رمضان را به دستور خدا وبه خاطر خدا روزه بگیریم.
2.روزه آن است که انسان به مدت یک ماه باید هر روز از اذان صبح تا اذان مغرب برای اطاعت از فرمان خدا،از برخی کارها خودداری کند،یعنی :
الف:نباید چیزی بخوریم یا بیاشامیم ،هر چند که مقدارش کم باشد،اما اگر کسی به اشتباه و بدون توجه چیزی بخورد یا بیاشامد روزه اش باطل نمیشود. البته باید دانست فرو بردن آب دهان روزه را باطل نمیکند.
ب:روزه دار نباید در استخر یا حوض یا دریا سر را زیر آب ببرد ولی رفتن به زیر دوش اشکالی ندارد.
3.درس خواندن وامتهان داشتن وضعف نباید دختر و پسر مسلمان را از روزه باز دارد.
4.خداوند مهربان به مسافران اجازه داده است که در زمان مسافرت روزه نگیرند ولی باید بعد از ماه رمضان به تعداد آن روزه ها روزه بگیرد.
5.یکی دیگر از کارهایی روزه را باطل میکند،رساندن غبار غلیظ به گلو و حلق است،پس در حال روزه نباید به فضایی که دارای دود وغبار غلیظ است وارد شویم.
6.استفاده از بوی خوش و عطر در حال روزه اشکالی ندارد ،ولی بوییدن گلها وگیاهان معطرمکروه است.
7.اگر کسی به خاطر بیماری موفق به روزه ماه رمضان نشود باید بعد از ماه رمضان وپس از بهبودی به تعداد آن روزه ها روزه بگیرد،که به آن روزه ،روزه غذا گفته میشود.
منابع:کتاب دانستنیهایی برای دختران وپسران.
مهمترین اعمال دینی و رکن واساس و ستون دین است ،و در روایات است که در روز قیامت اول به بررسی نماز انسان میپردازند،اگر مورد قبول واقع شد سایر عبادات هم (در صورت واجب الشرایط قبول بودن )پذیرفته میشود،و اگر نماز انسان در بارگاه خداوند مقبول واقع نشود،سایر عبادات هم رد میشود.نماز بهترین اعمال نزد خداوند ،و آخرین وصیت تمامی پیامبران بوده است.
بعد از معرفت وشناخت،مهمتین وبا ارزش ترین چیز ها نماز است.و بهترین عملی که بنده را به خداوند نزدیک میکند نماز است.و نماز به انسان نوعی مصونیّت میبخشد واو را از ارتکاب به گناه و معصیت وبدی باز میدارد.
کسیکه نماز را ترک کند از اهل آتش است،و اگر از روی بی اعتقادی به آن وندانستن آن از اعمال ضروری دین آنرا ترک کند کافر است.
هر کس نماز بخواند وآنرا سبک بشمارد ،کارهای دیگر خود رابر نماز مقدم نماید،به آداب نماز اهمیت ندهد،وبه طور کلی به آن بی توجهی بنماید ،مورد شفاعت پیامبر وامامان در قیامت قرار نمیگرد ،ودر دنیا به بلا های بسیاری گرفتار میشود .
مقدمات نماز
وضو
قبل از نماز وضو میگیریم و با چهره ای شاداب آماده ی نماز میشویم .
وضو باعث پاکی بدنو صفای روح و روشنی دل میشود.
کیفیت انجام وضو به ترتیب زیر میباشد:
۱.نیت
ابتدا نیت میکنیم یعنی به قصد اطاعت از فرمان خدا وضو میگیریم.البته قبل از وضو گرفتن مستحب است دست های خود را تا مچ بشوییم.
۲.شستن صورت
پس از نیت صورت را از بالا به پایین از جایی که موی سر روییده است تا چانه میشوییم.
۳.شستن دست راست
دست راست را از آرنج تا نوک انگشتان،از بالا به پایین میشوییم.
۴.شستن دست چپ
بعد از شستن دست راست،دست چپ را مانند دت راست میشوییم.
۵.مسح سر
پس از شستن صورت ودستها،با رطوبتی که بر دست مانده است روی سر را مسح میکنیم.یعنی دست راست را روی سر گذاشته کمی به جلو میکشیم.
۶.مسح پا
پس از مسح سر،پای راست را از نوک انگشت تا آخر روی پا مسح میکنیم .بعد از پای راست ،پای چپ را مسح میکنیم و با ای عمل وضو تمام میشود.
وضوی جبیره
اگر دست یا صورت زخم باشد بطوری که آب برای آن ضرر داشته باشد ،باید پارچه پاک یا چیز دیگری مثل چسب بر آن بگذاریمو هنگام شستن سایر جاها ،بر آن قسمت،تنها دست تر بکشیم.
غسل
یکی از کارهای مستحب در روز جمعه وقبل از اذان ظهر شستشوی مخصوصی به نام غسل جمعه است که از پاداش و ثواب بسیاری برخورد است.
غسل را به دو صورت میتوان انجام داد :
غسل ارتماسی.غسل ترتیبی
در غسل ارتماسی به نیت غسل ،تمام بدن را به یک باره در آب فرو برده میشود.
در غسل ترتیبی ،اول سروگردن ،بعد نیمه راست بدن و سپس نیمه ی چپ بدن را شسته میشود.
در انجام غسل همانند وضو باید نیت نمود .
یعنی غسل را برای انجام اطاعت از دستور خداوند انجام میدهیم.
تیمم
اگر به اندازه ی کافی آب برای وضو یا غسل وجود نداشته باشد،یا آب برای بدن ضرر داشته با شد و یا برای انجام وضو وغسل وقت کافی نباشد و...باید به جای وضو یا غسل ،تیمم کنیم.
آیا شما دوستان خوب میدانید چگونه باید تیمم کرد ؟
1.نیت وزدن کف دستها بر زمین
به قصد اطاعت از فرمان خدا ،ابتدا کف دو دست را بر خاک پاک میزنیم .
2.کشیدن دستها بر پیشانی
کف دستها را به تمام پیشانی و دو طرف آن از محل روییدن مو تا ابروها و بالای بینی میکشیم.
3.کشیدن دست چپ به دست راست
کف دست چپ را به تمام پشت دست راست از برآمدگی موچ تا نوک انگشتان میکشیم.
4.کشیدن دست راست به دست چپ
بعد از آن دست راست را به تمام پشت دست چپ از برآمدگی مج تا نوک انگشتان میکشیم.
لباس نمازگزار
شما نمازگزان جوان گرامی ،برای دیدار مهربانترین موجودات حاضر شده اید.امامان ما برای نمازشان لباس مخصوص داشته اند.لباس نمازگزار باید پاک و مباح باشد،یعنی متعلق به خودش باشد ویا اگر متعلق به شخص دیگری است با اجازه و رضایت صاحبش آنرا بپوشد .زنان ودختران باید در نماز ،تمام بدنشان را پوشانده باشند،ولی پوشاندن صورت و دستها وپاها تا مچ لازم نیست ،ولی اگر نامحرمی آنها را میبیند،پاها را نیز باید بپوشانند.
مکان نماز گزار
مکان نمازگزار باید مباح باشد یعنی یا از خودش باشد یا اگر از دیگری است با اجازه و رضایت صاحبش باشد.همچنین جایی که پیشانی را بر روی آن قرار میدهیم باید پاک باشد.
جای پیشانی،زانوها ونوک انگشتان پا،نباید بیش از چهار انگشت بسته ،پست وبلند باشد وبهتر است بر روی زمین هموار نماز بخواند. بهترین مکان برای نما خواندن ،مسجد است.مومن در مسجد مانند ماهی درآب استو در آن آرامش پیدا میکند.
نماز جماعت
اگر نمازهر چند مختصر وبا تاخیر به جماعت خوانده شود،به مراتب بیشتر از نمازی که به تنهایی ،هر چند طولانی و در اول وقت خوانده شود ثواب و ارزش دارد.
چگونه در نماز جماعت شرکت کنیم؟
1.وارد صف میشویم ودر جایی می استیم که بین ما وصف جلو یا کسی که طرف راست و چپ ما ایستاده است بیشتر از یک گام فاصله نباشد.
2.بعد از نیت با گفتن تکبیره الاحرام ((الله اکبر))وارد نماز میشویم.
3.بعد از تکبیره الاحرام ساکت می ایستیم تا امام جماعت حمد و سوره را بخواند.در نماز جماعت قرائت به عهده ی امام جماعت است وما در رکعت اول و دوم ،حمد و. سوره را نمیخوانیم.
4.همزمان با امام جماعت به رکوع وسجده میرویم و قنوت و تشهد را انجام میدهیم و همه جملات رکوع وسجده و تسبیحات اربعه و تشهد و سلام را همراه امام جماعت میخوانیم واز کارهای او پیروی میکنیم.
5.در هر رکعت اگر خواستیم اقتدا کنیم باید توجه داشته باشیم که معمولا در دو حالت میتوان به نماز جماعت پیوست:
الف:وقتی امام جماعت مشغول قرائت حمد وسوره یا قنوت باشد.
ب:وقتی که امام جماعت در رکوع است(واگرتنها به رکوع امام جماعت هم برسیم یک رکعت به حساب میاید.)
مبطلات نماز
از آغاز تا پایان نماز باید از کارهایی که نماز را باطل میکند بپرهیزیم از جمله :
1.خوردن وآشامیدن
2.روی از قبله برگردانیدن
3.سخن گفتن
4.خندیدن
5.گریه کردن
6.کم وزیاد شدن واجبات نماز از روی عمد.
7.کم و زیاد شدن ارکان نماز از روی عمد و فراموشی.
منابع:فروع کافی :۳/۲۶۶. بحارالانوار۱۰:/۳۶۹.وسائل الشیعه:۳/۲۶.
محرمات یعنی آنچه که انجام آن حرام است و هر مکلفی موظّف به ترک آن میباشد وارتکاب آن موجب عذاب وعقاب پروردگاراست.
در این بخش به صورت ساده وخلاصه وفهرست وار،محرمات الهی را ذکر میکنیم ،بدان امید که پسران ودخترانی که به بلوغ شرعی میرسند از آنها دوری نمایند.
اگرچه بعضی از محرمات الهی بسیار معروف و بر همگان معلوم است ولی ذکر فهرست گونه ای از آنها خالی از فایده نمیباشد.
شرک به خدا:
شرک وزیدن به خداوند متعال وشریک قائل شدن برای او ،از گناهان بسیار بزرگ وحرام میباشد.
خدا در قرآن مجید به حرمت آن اشاره کرده و میفرماید :خداوند تمام گناهان را میآمرزد ولی شرک ورزیدن به خود را هرگز مورد عفو
وبخشش قرار نمیدهد و شرک یتم بزرگی است و جایگاه مشرک در آتش جهنم خواهد بود.
و در این زمینه روایات بسیاری نیز وجد دارد مانند:(وسائل الشیعه،کتاب الجتهاد.)
نا امیدی :
هر انسانی در طول زندگی خود کم و بیش مرتکب گناهانی میشود که بعضی از آنها حالت یاس ونا امیدی در روح او ایجاد مینماید،و در نتیجه ،این تفکر در انسان تقویت میشود که با این همه گناه و معصیت که انجام داده ام هرگز مورد لطف و عفو خدا قرار نمیگیرم .
قرآن مجید و روایات اسلامی ،اینگونه تفکر واندیشه رامحکوم کرده ویاس و نا امیدی را از رحمت الهی حرام دانسته و آنرا از گناهان بسیار بسیار بزرگ به حساب آورده است ،وصریحا در قرآن مجید آمده که نا امید از رحمت الهی نمیشود مگر کسی که کافر باشد.
و این بدان جهت است که یاس از رحمت خداوند متعال برخاسته از عدم اعتقاد انسان به قدرت و رحمت بی پایان خداوند میباشد ،وموجب میشود که انسان درصدد توبه واستغفار بر نیاید و به جبران خطاهای گذشته نپردازد.
خداوند بسیار مهربان کریم تر از آن است که در تصور آید و از همین جهت است که هر گناهی از بندگانش سر بزند را مورد مغفرت و بخشش قرار میدهد ،البته اگر توبه با شرائط مخصوص و آداب خاص آن تحقق پذیرد.
آدم کشی،وخودکشی
به قتل رساندن یک مومن حرام است و گناه بسیار بزرگی میباشد وعذاب و دوزخ وخشم الهی را در بردارد .
در آیه ای از قرآن مجید ،پنج تهدید متوجه قاتل کرده است :
جهنم ،همیشگی بودن در آن ،غضب خداوند ،لعنت خداوند ،عذاب بزرگ.
ودر آیه ای دیگر انتحار و خودکشی را نیز حرام کرده واز آن نهی کرده است و عذاب الهی را جزای آن دانسته است.
ودر این هر دو موضوع ،احادیث وروایات بسیاری نیز نقل شده است.
ربا
یکی دیگر از محرمات که ارتکاب آن عذاب شدیدی را در پی دارد ،ربا وربا خواری میباشد .
ربا یعنی چیزی را به عنوان قرض دادن وچند برابرباز پس گرفتن .
قرآن عذاب ربا خواری را برابر با عذاب کافران دانسته و شدیدا از نهی کرده است.
البنه مضرات اجتماعی ربا وعواقب وخیمی که برای روابط انسانها و پی آمدهای اقتصادی بسیاری که دارد غیر قابل اغماض وانکار است
که بحث از ابعاد مختلف مضار آن فرصت و مجالی واسع تر میطلبد.
نگاه به نامحرم
یکی دیگر از محرمات نگاه کردن زن ومرد به بیگانه است،یعنی دختر یا زنی به مرد نامحرم،و پسر یا مردی به زن نامحرم نگاه کند.
در قرآن مجید از نگاه شهوت آمیز زن ومرد به یکدیگر نهی شده است .و امام صادق آن نگاه را تیر زهر آلودهء شیطان بر جان وروان
وقلب انسان است که موجب حسرت طولانی میباشد نامیده است . و در روایتی که از امام باقر (ع)نقل شده نگاه به نامحرم با عنوان زنای چشم نامیده شده است.
کسیکه به نامحرم نگاه کند درقیامت چشمانش را پر از آتش میکنند.
عواقب نگاه به نامحرم وآثاری که بر دل میگذارد برکسی پوشیده نیست و به قول بابا طاهر:
زدست دیده و دل هر دو فریاد
هر آنچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز پولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
چه بسا زناهایی که از یک نگه شروع میشود و چه انحرافاتی که از همین نگاه بوجود میآید.
و نیز گفتن سخنان غیر ضروری بین زن و مرد نامحرم حرام و دارای عقاب وعذاب میشود و خطر انحرافات جنسی و اخلاقی در آن بوجود میاید.
قذف:
يعني نسبت زنا يا لواط به زن يا مرد مسلمان پاكدامن دادن . اين كار نيز حرام وموجب عذاب و عقاب در آخرت وحد شرعي در دنيا ميباشد ،وشخص قذف كننده پيوسته در لعنت وغضب پروردگار خواهد بود و در دنيا وآخرت گرفتار اقسام عذاب ها ميشود.
شراب خواري :
نوشيدن تمام مايعاتي كه مست كننده باشد حرام است و از كباثر است و نوشيدن يكي از آنها موجب حدّ در دنيا و عذاب در آخرت است.
مشروبات الكلي داراي آثار بسيار بر روي اعضاي انسان مثل عقل وفكر ،معده وروده،جگروشش،سلسله اعصاب وشريانها،وقلب وحواس ميباشد واطباء
وپزشكان جديد و قديم درباره مضرات بهداشتي آن بحث ها كرده و كتابه نوشته اند.
ونيز نوشيدن مايعات مست كننده موجب بدخلقي وبد زباني ميشود وايجاد حالت روحي در انسان مينمايد كه او را به خونريزي ،افشاءاسرار ،هتك حرمت ها وپشت پا زدن به تمامي قوانين شرعي و اجتماعي وادار ميكند.
امام باقر(ع) فرمود :بزرگترين گناه و مادر تمامي گناهان ،شراب خواري است .و امام صادق (ع)آن را بت پرستي مساوي دانسته و فرموده اند كه شرابخوار در قيامت با كافران محشور ميشود.
و اينها همه بدان جهت است كه كسي كه شراب بنوشد عقلش زائل ميشود وبه تمامي گناهان ومعاصي وگناهان ديگر منيز روي مي آورد.
و البته در حرمت شرابخواري فرقي بين كم و زياد يا خالص و مخلوط آن باچيز ديگر نميباشد،وحتّي يك قطره آن هم حرام است.
قمار:
قمار كردن نيز از محرمات است و داراي گناهي بزرگ وعذابي شديد ميباشد.
بازي كردن با آلات قمار مطلقا،و يا با هر چيز ديگري كه برنده و بازنده و بردن پول يا چيز ديگردر آن باشد حرام است.
قمار كردن وشرابخواري وسيله اي است شيطاني و شيطان بدان وسيله بين مردم دشمني وعذژداوت و كينه ايجاد ميكند.
قمار بازي انسان را از خدا دور ميكند ،معيارهاي انساني و اخلاقي را از او ميگرد ،و او را به انساني هرزه و بي عاطفه وظالم ودرنده تبديل مينمايد.
وبالاخره فقط قمار بازي وشراب خواري است كه در قرآن از آنها با نام گناه كبيره ياد شده ،كه اين امر حاكي از گناه شديد ومضرّات بسياي از آنها ميباشد.
غناء:
آوازه خواني و غناء و موسيقي حرام است ،غناء وموسيقي حرام آن موسيقي وصداهايي است كه مخصوص مجالس لهوو لعب و محفل اهل معصيت وطرب آور باشد.
غناء از گناهان بسيار بزرگ وانسان را از ياد خدا غافل ميكند،ونفاق را در قلب ميروياند و موجب فقر ميشود .
مجلس غناء محل غضب خدا وبدور از رحمت خداوند ميباشد.
موسيقي و غناء حرام بر اعصاب انسان آثاري ويرانگر دارد و آرا مش دروني را سلب ميكند.
دروغ:
دروغ گفتن حرام و گناه است وعواقب سخت دنيوي و اخروي بر آن مترتب ميشود.
امام عسگري (ع) فرمود:تمام بدي ها در اتاقي است و كليد قفل آن اتاق دروغ است.
در قرآن مجيد آيات متع7ددي در مذمّت و نهي از دروغ و سخن غير واقع گفتن وجود دارد.
دروغ فسق است و قرآنترتيب اثر دادن بر سخن و خبر فاسق را نهي كرده است.
از آنچه كه در اخبارو روايات وآيات استفاده ميشود ،دروغ گناه است و از شراب خواري بدترو علامت نفاق،و درغگو ايمان ندارد،ملعون و روسياه است و در قيامت چنان بوي بدي از دهان او خارج ميشود كه ملائكه هم از او فرار ميكنند.
و در طرف مقابل آن صدق و راستگويي لست كه نجات و سعادت و عزّت و خوشبختي دنيا و آخرت در سايه آْن بدست ميآيد.
سوگند دروغ:
اگر دروغ گفتن چنان كه گذشت حرام است و از گناهان بسيار بزرگ،پس قسم دروغ حرمت و گناهش به مراتب بيش از آن ميباشد .
قرآن مجيد سوگند دروغ را عامل عذاب سخت ودردناك خداوند ميداند،و امام صادق(ع)آن را جنگ با خدا ،و فاسد كننده ايمان مينامند،و امام صادق (ع)آن را باعث خرابي آباداني ها و انقطاع نسل ميخواند.
سوگند درو.غ موجب فقر ميشود و عرش الهي را به لرزه مي اندازد و اثر سوء يك قسم دروغ تا چهل روز بر صاحبش باقي خواهد بود.
گواهي دروغ:
شهادت دادن به دروغ نيز حرام است و عقاب دارد يعني اين كه انسان بر امري كه نميداند يا خلاف آن را ميداند گواهي دروغ بدهد.
قرآن مجيد آن را تحت عنوان شهادت زور آورده و از آن نهي نموده ، و از رسول خدا (ص)
آن را همپايه شرك و مساوي با بت پرستي دانسته است، و امام باقر (ع) ميفرمايد كه : خداوند آتش جهنم را بر گواهي دروغ قرار ميدهد.
خيانت در امانت:
كسيكه درامانتي خيانت كند عذاب الهي بر او واجب ميشود ،زيرا خيانت در امانت حرام و از گناهان كبيره است.
آيات متعددي در قرآن مجيد وجود دارد كه از خيانت در امانت به صورتي شديد نهي كرده ودستور اكيد داده كه كه امانت داري پيشهء مومنين باشد.
و در روايات اسلامي نيز خيانت در امانت موجب فقر و تهيدستي و نكبت، و امانت داري موجب ثروت مند شدن وقوّت ايمان دانسته شده است.
در رواياتي آمده كه حتّي نسبت به كافران و ملحدان و دشمنان نيز امانت دار باشيد و در امانت هرگز نورزيد.
اسراف:
اسراف حرام است وقرآن مجيد صريحا از آن نهي كرده است و اسراف كنندگان را دشمنان خدا و برادران شيطان ناميده است .
اسراف و تبذير به معناي زيادي روي در خوراك ولباس و ساختمان و...ميباشد و اعتدال وميانه روي كه حد وسط افراط وتفريط ميباشد مورد توصيه و سفارش قرار گرفته است .
و در روايت است كه اسراف موجب فقر و تنگدستي شده و دعاي چنين شخصي مستجاب نميشود.
البته اسراف به حسب افراد مختلف است و هر كس بر طبق شان خودش بايد از اسراف پرهيز نمايد اما به طور خلاصه ميتوان گفت آنچه از صورت ضرورت ونياز خارج شود
وجنب تشريفات و خود نمايي و تفاخر پيدا كند اسراف است و حرام است.
اسراف صورت هاي مختلفي دارد ،آب ريختن بيش از نياز ،مصرف كردن برق بيش از اندازه ،تهيه خوردني وآشاميدني بيشتر مقدار حاجت، فراهم آوردن لباس و خانه بيش از نيازو...همه از مصاديق اسراف است.
بيشتر تكلفات و سختي هاي زندگي از نتايج اسراف كاري ها ميباشد.اسراف و تبذير وضع اخلاقي و اقتصادي فرد و جامعه را دگرگون ساخته و موجب فقر و ورشكستگي و پريشاني شده،خوشبختي و راحتي جان و روان انسان را سلب مينمايد ،و قناعت و ميانه روي اثري روشن در عكس اي امور دارد،فضاي جامعه را نگاه ميدارد،فقر و تهي دستي را از بين ميبرد،از وابستگي مسلمين به اجانب ميكاهد ،و آرامش دروني براي انسان به ارمغان ميآورد.
غيبت:
غيبت يعني ياد كردن از ديگران در غياب آنها به گونه اي كه از شنيدن آن ناراحت ميشود ،و يا افشاء پنهان يك مومن در حضور ديگران.
غيبت ازمحرمات بزرگ و از گناهان كبيره لست و داراي عذاب و عقابي شديد در آخرت و عواقبي سخت دشوار در دنيا ميباشد ،و صريحا و شديدا مورد قرآن مجيد قرار گرفته است.
غيبت چون باعث ريختن عابروي مومن ميشود،و ابلاترين خيانت ها به حساب ميايد،وخداوند حسنات غيبت كننده را در نامه ء اعمال غيبت شونده قرار ميدهد،و در قيامت شخصي كه غيبت ديگران را ميكرده نامه ءعملش را تهي از كارهاي خيري كه انجام داده مكيابد و حسرت و پشيماني شديدي متوجه او ميگردد.
شنيدن غيبت هم مثل غيبت كردن حرام است و داراي عذاب و عقاب سختي ميباشد.
پس بر مومنين لازم است ابتدا از غيبت كردن ديگران بپرهيزند و ثانيا در جاييكه غيبت مومني ميشود حاضر نشوند ويا اگر حاضر هستند از غيبت و سخن گفتن درباره ديگران
جلوگيري نمايند .
ودر روايت است كه مومنين در غياب به ياري يكديگر برخيزند و از غيبت و بد گويي وافشا
پنهاني هاي مومنين جلوگيري نمايند.
تهمت زدن به مومنين نيز حرام است و ارتكاب آن عقاب شديدي در پي دارد.
فرق غيبت وتهمت آن است كه غيبت بيان چيزي است كه حقيقت دارد ولي صاحبش راضي به افشا وبيان آن نميباشد،ام تهمت بيان امري.
نميمه :
سخن چيني نمامي كه موجب روشن شدن آتش فتنه ودشمني در بين مردم ميشود حرام است، وعذاب سخت اخروي را پي دارد وبه مراتب از قتل كشتن ديگران شديدتر و پر خطر تر است وروايات اخبار بر حرمت سخن چيني وحرام بودن بهشت بر چنين شخصي دلالت روشن دارد .
نميمه يعني كسي درباره شخصي سخني گفته وشنونده اين سخن را به او برساند ويا فاش كردن رازي كه صاحب آن راز به افشاي آن راضي نباشد.
حكايت:
شخصي غلامي ميفروخت ومي گفت: در او هيچ عيبي نيست جز آن كه نمام وسخن چين است. مشتري گفت : باكي نيست واو را خريد وبه خانه برد .
روزي غلام به زن ارباب خود گفت: مولايم تورا دوست نميدارد و ميخاهد كنيزكي بخرد،
تو تيغي بردار وچون شوهرت خوابيد چند تار از موهاي زير گلويش را بردار وبه من بده تا جادو كنم تا عاشق تو شود.
سپس نزد ارباب رفت وگفت اين زن عاشق كس ديگري شده و ميخواهد تو را به قتل برساند،
خود را به خواب بزن تا ببيني با تو چه خواهد كرد .
مرد خود را به خواب زد ،ديد زن آمد وتيغي به دست دارد ، چون رسيد و ريش او را به دست گرفت يقين پيدا كرد كه او را خواهد كشت ، پس از جا برخاست و زن را با آن تيغ بكشت.
خويشان زن خبر دار شده و آمدند مرد را بكشتند، وخويشان مرد نيز آمدند و بين ايشان جنگ پيوست وخون بسيار ريخته شد .
واين ها همه از آثار نمامي ،سخن چيني و دو به هم زني ميباشد.
اهانت به مومن:
مومن در نزد خداوند مقام ومنزلتي بس عظيم دارد ،و خداوند خود را ولي مومنين ،و يار ياور و ناصر آنها ميخواند ،و آنان را در رديف خود و پيامبرش قرار ميدهد، و خود را مشتري جانهاي آنها ناميده است ،و آيات بسياري در عظمت شان ومنزلت والاي مومن در قرآن وجود دارد وروايات متعددي در اين زمينه وارد شده است .
و لذا كوچكترين اهانت به مومن را حرام و غير جائز دانسته وبر آن عقاب و عذاب سخت و دردناك قرار داده است.
اموري كه آيات و روايات ارتكاب آن را نسبت به مومنين غير جائز وحرام بر شمرده اند عبارت است از:
1.استهزاء ومسخره كردن مومن .
2.ريختن آبروي مومن.
3.دشنام و فحش به مومن دادن.
4.طعنه زدن به مومن.
5.خوار وسبك كردن مومن.
6.سرزنش كردن مومن.
7.هرگونه اذيت و آزار نمودن مومن.
8.هر نوع اهانت و بي احترامي نسبت به مومن.
نيرنگ:
مكر و خدعه و نيرنگ و فريب دادن ديگران و پيمان شكني حرام است و وعده آتش بر آن داده شده است.
در روايات اسلامي خيانت به مردم ،و مكر نيرنگ نسبت به آنها مورد نهي شديد قرار گرفته و عذاب سختي بر آن داده شده است.
مسلمان وارسته كسي است كه هرگز نسبت به ديگران مكر و خدعه ننمايد ،كسي را فريب ندهد، پيماني را نقص ننمايد.
بي احترامي به قرآن ،كعبه و مسجد:
1.قرآن :
قرآن كتاب آسماني مسلمين و در بر گيرنده كلمات نوراني خداوند متعال است ،و لذا در نزد مسلمين از عزيزترين و شريفترين چيزها ميباشد.
از همين جهت است كه كوچكترين اهانت و بي احترامي نسبت به آن حرام و داراي عقاب و عذاب ميباشد.
هر گفتاري و يا كرداري درباره ي قرآن مجيد كه در عرف به عنوان خوار كردن و سبك شمردن آن به حساب آيد حرام است و ارتكاب آن معصيتي بزرگ ميباشد.
نجس كردن قرآن ،انكار حرمت آن،لگد مال كردن آن،و...همه از مصاديق بي احترامي و اهانت به قرآن مجيد است.
و لذا نوشتن قرآن با مرکب نجس،و دادن قرآن به دست کافر حرام است،و گرفتن قرآن از دست کافر،و پاک کردن قرآن نجس واجب میباشد و گذاشتن دست بی وضو بر آیات نورانی قرآن نیز جایز نیست.
دعا های وارده از معصومین هم دارای احترام و عظمت خاصی میباشد و بی احترامی به آنها نیزجایز نمیباشد.
2.کعبه:
بعد از قرآن مجید هیچ چیزدر عالم اسلام عزیزتر از و شریفتر از کعبه معظمه است.
امام صادق(ع) فرمود:سه چیز در حرمت و شرافت نزد خداوند اهمیّت بسیای دارد،اول قرآن مجید ،دوم خانه خدا که قبله مردم است ،و سوّم عترت پیغمبر اکرم(ص).
3.مسجد:
هر مکانی که به نام مسجد بناء شده باشد رعایت حرمت آن واجب،و اهانت و هتک
آن مانند:خراب کردن ،وآلوده ساختن آن به نجاست حرام و از گناهان کبیره است،و این بدان جهت است که مساجد خانه های خداوند در روی زمین است.
توقف جنب ،حائض ونفساء در مسجد حرام است ((ولی عبور بدون توقف یعنی وارد شدن از دری و خارج شدن از در دیگر مانعی ندارد .))
و در مسجدالحرام در مکّه و مسجد النبی (ص)در مدینه حتی عبور هم جایز نیست.
منابع:وسائل الشیعه.کتاب الجهاد.سوره های:نساء/۵۲.مائده/۷۶.لقمان/۱۳.یوسف/۸۷.کتاب نکاه:باب اول.فروع کافی.کتاب ایمان و کفر.مکاسب سیخ انصاری.
جلو آیینه ایستاده ای و موهایت را شانه میزنی.
با دقت به چهره خود مینگری٬واقعآ زیبایی!چند قدم راه میروی و به قدو قامت خود نگاه میکنی٬واقعآ زیباست!
زیباتر از این هم خواهی شد.
ناگهان نگاهت به مادرت می افتد که حلوی آیینه ایستاده موهایش را شانه میزند
از چهره ی او در میابی که او قدری لز زیبایی های گذشته اش را از دست داده است.به اتاق می روی.مادربزگ گوشه ای نشسته وموهیشرا شانه میزند.
او یاد دوران جوانی خود میافتد و از اینکه با تربیت فرزندان صالخ از فرصت خوب بهره برده خدا را سپاس گزار است.
از موهای سپید و چهره ی پر چین و چروک او در میابی که بسیاری از زیبایی هایش را از دست داده است.
حال می نشینی و قدری به زیبایی های خود می انذیشی:
زیبایی اندام٬زیبایی مو٬زیبایی چهره٬زیبایی صداو...
تمام این زیبایی ها سرمایه ایست که کمکم از دست خواهد رفت.
خدای حکیم و دانا این زیبایی ها را به تو داده است تا تو را با آنها بیازماید.
اگر زیبایی ها رادر راه گناه مصرف کردی٬فردا که بیاید نه زیبایی داری نه آرامش نه آبرو ونه شرافت.
اما اگر زیبایی ها را در راه خدا حفظ کردی وبا حیا و پاکدامن باقی ماندی٬گرچه زیبایی میرود٬ولی شیرینی و آرامش دلنشین آن برای تو باقی میماند.
حال در میابی زیبایی خود را در اختیار چشمهای هوسران و آلوده ی پسران و مردان قرار میدهند،چقدر زیان میکنند .
دیگر درمیابی که باید به فکر زیبایی های دیگری نیز باشیم .
زیبایی کار و تلاش
زیبایی دانش آگاهی
زیبایی جامعه ی رشت یافته و پیشرفته
زیبایی های ظاهری تمام شدنی هستند،ولی زیبایی های معنوی ماندگارند .زیبایی حیا و پاکدامنی ،زیبایی دلبستن به بهشت
و زیبایی اعتماد به خدا ،زیبایی راز ونیاز با خدا وده ها زیبایی دیگر.
زیبایی و دلربایی ظاهری ما ،سرمایه ای گرانبها برای تشکیل زندگی فرداست ،همه میکوشند با دخترانی ازدواج کنند که پاک وعفیف مانده اند.
دانشمندان بزرگ وحقیقتگو هم،به این واقعیت اعتراف کرده اند.
ویل دورانت مینویسد :
((زنان و دختران بیشرم،جز در لحظاتی زود گذر برای مردان جذاب نیستند...
مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بی آن که بداند ،حس میکند این خودداری ظریفانه از یک لطف و رقّت عالی خبر میدهد.))
اسلام با واجب کردن حجاب وپوشش مناسب وپاکدامنی،به دخترام وبانوان کمک میکند تا با دور نگه داشتن خود از نامحرمان،شکوه وعظمت خویش را حفظ کنند.
دختران و بانوان با رعایت موازین اسلام فرشتگان شریف،گرانبها ،اسرار آمیز و دست نیافتنی جلوه خواهند کرد و این جایگاه بلندی است که اسلام به آنان عطا کرده است .
هر کس با آیین اسلام آشنا باشد ،میداند حجاب مانند نماز وروزه بر زنان واجب است وبی اعتنایی به آن و عدم رعایت آن گناه و معصیت به شمار می آید.
حجاب و پوشش اسلامی:
لباس و پوششی که در برابر نامحرم ودر صحنه های اجتماعی میتوان از آنها استفاده کرد ، دارای ویژگی های زیر است:
1.همه ی بدن به جز صورت ودستها تا مچ را میپوشاند.
2.آنقدر نازک نیست که بدن پیدا باشد.
3.آنقدر تنگ نیست که به بدن بچسبد و برجستگی های بدن را به گونه ای آشکار کند که موجب جلب توجه نامحرم و گناه شود.
4.رنگ،دوخت،ومدل آن به گونه ای نیست که نگاه ها را تحریک کند و موجب گناه شود.
5.از حیث دوخت وشکل ورنگ،ترویج کننده فرهنگ بیگانگان که به فرهنگ ما مسلمان هجوم آورده اند،نیست.
6.از لباس های ویژه ی مردان وپسران نیست .
7.به گونه ای زشت یا زیبا نیست که ما را انگشتنما کند.
*بهترین نوع حجاب برای بانوان ،چادر است و رنگ مشکی آن نیز هیچ گونه کراهتی ندارد.
هر وقت غصه دار شدید برای خودتان و برای همه ی مومنین و مومنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند امد استغفار کنید. غصه دار که می شوید گویا بدنتان چینمی خورد واستغفار که می کنید این چینها باز می شود.
-هر روز هفتاد بار استغفار را ترک مکن. عموما عصر و دم غروب شیعیان را غم می گیرد و با استغفار برطرف می شود. با این استغفار دل پاک می شود و شیطان به دل راه ندارد.
غفاریت خدا یعنی اینکه هیچ گناهی برای خلقش قائل نیست و به گناه خلقش توجهی ندارد.
کسی که بعضی را ببخشد و بعضی را نبخشد غفار نیست. پس تنها باور خودت شرط است.
البته وقتی که این را باور کردی به خود می گویی: در دیزی باز است ولی حیای گربه کجا رفته است؟ آن وقت ادب می کنی و از گناه پرهیز می کنی.
- این که فرموده اند روزی هفتاد بار استغفار کن، تکرار برای باور است. یعنی آنقدر تکرار کن تا باور کنی که خدا تو را بخشیده است.
- استغفار عامه مردم برای گناه دوست است. گناه دوست گناه خود آدم است.
مومنین وقتی توبه می کنند از گناه دوستشان توبه می کنند . گناه دوست که آمرزیده شد دل خود آدم پاک می شود.
برای گناهان دوستانتان روزی هفتاد بار استغفار کنید و الاٌ راهتان مسدود خواهد بود. وقتی استغفار کنی دورت خلوت می شود،آن گاه علی (ع) در کنارت می نشیند.
استغفار یکی از دو امان الهی است.
دو رکعت نماز بخوان و به خداوند عرض کن خدایا هر کس به من بدی کرده را بخشیدم، تو هم مرا ببخش. آن وقت ببین خدا با تو چه کار می کند.
خوشحال کردن شخص محزون، چه با بذل مال، چه با حرف و سخن و چه با نشستن پهلوی او، کفاره گناهان است.
حاج اسماعیل دولابی
آنهایی که فکر می کنند پول می تواند هر کاری بکند ممکن است
برای پول هر کاری بکنند .
یک مسئله:
پرداخت خمس تنها ویژه ی افراد دارا و ثروتمند نیست بلکه ممکن است بر کارگر یا کارمند ساده نیز واج باشد.
یک سوال:
آیا به درأمد زنی که برای خود کسبی داشته و مخارج او را شوهر می دهد خمس تعلق می گیرد؟
چند فتوا:
همه ی مراجع: آری باید خمس آن را بدهد ولی اگر مقداری از آن را در نیاز های زندگی خرج کرده باشد تنها باید خمس باقی مانده را بدهد.
دو کلمه حرف حساب:
خداوند می فرماید: و ما لله بغافل عما تعملون
خداوند از آنچه انجام می دهید غافل نیست یعنی تو هم از خدا غافل مباش.
حاج اسماعیل دولابی
سوختگان غمت با غم دل خرمند
اوایل جوانی در صحن مطهر حضرت امیرمؤمنان(ع) در شب ولادت حضرت رسول (ص) که شب زیارت مخصوص مولاست این قصیده ی صغیر اصفهانی را خواندم:
در حقیقت جان ندارد، هر کس جانان ندارد
هر کسی جانان ندارد، در حقیقت جان ندارد
این قصیده است. از جمله آن این بیت هاست:
راستى، بعد از قضایای غدیر، از بعد احمد
هر که نشناسد علی را جانشین، وجدان ندارد
هر چه می خواهى، بخوان مدحش ز قول حق به قرآن
مدح خوانی به زحق، مدحی به از قرآن ندارد
آن شب مردم، بسیار به من محبت کردند. پس از منبر، جوانی طلبه که تازه خط سبزی در محاسنش پیدا شده بود، آمد و به من محبت کرد و گفت: من احمد کافی هستم. دو شب به مدرسه سید بیایید و برای ما طلبه ها منبر بروید. رفتم و از آن جا تا آخرین لحظه عمر ایشان رفیق بودیم. در تهران و شهرستان ها گاهی با هم، هم منبر می شدیم.
یکی از منبرها، دو دهه ی ماه صفر ( روز اول ماه تا روز اربعین) در سرای حاج عبدالوهاب، سر کوچه ی غریبان در بازار تهران بود.
مؤید این امر، آن است که نام پسرانش را از نام خود که نام رسول الله (ص) بود، برگزید، خداوند چهار پسر بدو داد و نام چهار فرزندش، محمود، ابوالقاسم و محمد و مصطفی شد.
من پسر ارشد او بودم، دبستانی که می رفتم، معلم های بسیار متدّینی داشت؛ به طوری که معلم کلاس اول ما که در آن وقت وزارت معارف آن زمان، جشن سال پنجاهم تدریس او را در کلاس برگزار کرد، هر وقت می خواست بچهها را تنبیه کند، به سر خود می زد و می گفت:
«در قیامت جواب دادن سخت است.»
شاید ده ساله بودم که خفقانها و محدودیت های رژیم برای مجالس عزای حسینی آغاز شد و برای همین، مجالس و هیئات به طور مخفیانه برگزار می شد. در آن زمان، من عصرها بچه ها را در کوچه جمع می کردم و شعار می دادیم:
مردم! سیاه به بر کنید
شال عزا به سر کنید
حسین به کربلا رسید.
مأموران نیز ما را دنبال می کردند.
در سال 1320، تحریم حکومت شکسته شد و کم کم مجالس عزاداری امام حسین(ع) علنی شد. در آن زمان خانم ها به من، که با سن کم مداحی می کردم، می گفتند: آقا کوچولو.
شهيد محمود بيات در اولين روز سال 1343در تهران بدنيا آمد. تحصيلات خود را تا ديپلم ادامه داد و در 22خرداد ماه 1361 براي دفاع از ميهن عازم كرمانشاه شد.
از ويژگی هاي برجسته اخلاقي او اين بود كه هرﮔز به كسي بي احترامي نمي كرد، بسيارصبور بود و همواره به اهلبيت (س) عشق مي ورزيد.
در دوران نوجواني همواره به والدينش در كارها كمك مي كرد و همراه پدرش در ميوه فروشي مشغول به كار بود.
محمود به ورزش نيز بسيار علاقمند بود و به ورزش هاي فوتبال و واليبال مي پرداخت.
او عاشق شهادت بود و همواره اين نكته را ياد آور مي شد كه پيرو خط رهبري باشيد.
يكبار براي محمود مشكلي پيش آمده بود و به امام (ره) نامه اي نوشت. امام (ره) نيز در جواب نامه ي او براي محمود يك رساله و قرآني جيبي هديه فرستادند.
سر انجام در پنجم تير ماه سال 1361 در باختران,
(سرپل ذهاب) دعوت حق را لبيك گفت و به سوي معبودش پر كشيد.
از زمان اعزامش به جهبه فقط مدت 13روز تا شهادتش فاصله بود و ﭼه زود به سوي پروردگارش بازگشت.
سخن پدر و مادر شهيد:
عزيزان پيرو خط رهبري باشيد، نماز بخوانيد و همواره بياد خداوند باشيد.
خواهران نيز پيرو حجاب زهرايي (س) باشند و نيكي به پدر و مادر را هرگز از ياد مبريد.
حرف آخر :
بر ماست كه ﭼشم دل از راه آنان برﻧﮕيريم وهنر مرداﻧﮕي و خدا محوري را ازآنان بياموزيم كه امام عاشقان فرمودند:
"شهادت هنر مردان خداست"
شهید امیرحسین فرجی در دهم فروردین ماه سال 1348 در خانواده ای مذهبی بدنیا آمد .
تحصیلات خود را تا سال سوم متوسطه در دبیرستان شهید چمران ادامه داد و در سال 1364 دست از تحصیل کشید و برای دفاع از میهن اسلامی عازم جبهه شد .
از آغازین روزهای ورودش به جبهه همواره در آرزوی شهادت بود و پیوسته یادآور می شد که سعی کنید برای اسلام نمونه باشید زیرا ما پیرو پیامبر(ص) و شیعه ی امام صادق(ع) هستیم .
امیر حسین همیشه خوش برخورد و خوشرو بود . با همگان بسیار با احترام برخورد میکرد و به خصوص به پدر و مادرش بسیار شدید محبت می ورزید .
از دوستان نزدیک او می توان به شهیدان داود شهبازی وحمید رضا رضایی و ناصر عرب و جانبازان عزیز حاج صادق شهبازی و یدالله تیموری اشاره کرد .
سرانجام امیر حسین در 26/10/1365 در عملیات کربلای 5 در شلمچه به آرزوی دیرینه اش دست یافت و به دیدار یار شتافت .
پیکر مطهرش حدود 14 سال مفقود الاثر بود و پس از یافتن پیکر پاکش او را در قطعه ی 50 بهشت زهرای تهران بخاک سپردند .
گزیده ای از وصییت نامه شهید فرجی
پدر و مادر عزیزم اگر من شهید شدم شما را به خدا قسم می دهم که برای من حتی یک قطره اشک نیز نریزید .
ای برادرانم از شما میخواهم راه شهدا را ادامه دهید .
این را بدانید کسی که به جبهه می رود و در راه آفریننده جهان کشته می شود فقط با عشق لقا الله و عشق به مهدی (عج) میرود .
سخن پدر و مادر معظم شهید :
انجام واجبات و ترک محرمات و احسان به والدین را همیشه در بر گیرید و آنچه خداوند امر فرموده با جان و دل بپذیرید که ان شاالله عاقبتتان ختم به خیر شود .
آخرین سخن شهید در وصییت نامه :
مادر حلالم کن رفتم خداحافظ
شهید داود شهبازی در سال 1340 در تهران و در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود .
تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داد و پس از آن در سال 1354 به استخدام هنرستان صنعتی نزاجا در شهر مسجد سلیمان درآمد .
در خردادماه سال 61 موفق به اخذ مدرک دیپلم نظامی تکنسین تانک گردید و مقرر گردید که در مهرماه همان سال برای ادامه تحصیل نظامی به خارج از کشور اعزام گردد .
در تابستان سال 61 بدلیل اینکه هم دوره ای های او برای تعطیلات به زادگاههای خویش رفته بودند توسط بسیج مسجد سلیمان عازم جبه های دفاع مقدس شد .
از سجایای اخلاقی اش می توان از متانت و توانایی حل مشکلات و همچنین علاقه به امام و انقلاب اسلامی یاد کرد .
تمام فکر و ذکرش ایران اسلامی بود و عقیده داشت نباید حتی یک وجب از خاک میهن در اشغال دشمن باشد .
از دوستان نزدیک وی می توان به شهید رجب زمانی و شهید داود عزیزی نام برد .
شهید شهبازی در بیست وپنجم تیرماه سال 61 در منطقه سوسنگرد بصورت داوطلبانه حضور پیدا کرد و در خط مقدم جنگ برای نخستین بار توانست یکی از تک تیر اندازهای تانکهای دشمن بعثی را به اسارت بگیرد .همان روز برای به غنیمت گرفتن یک تانک عراقی نیز اقدام نمود اما به علت انفجار تانک مجروح و به اهواز منتقل گردید .
چند روز بعد برای ادامه معالجات به بیمارستان ساسان تهران منتقل گردید و سرانجام پس از 10 روز که در حالت "کما"
بسر می برد در تاریخ 4/5/1361 به لقا ا... پیوست .
گزیده ی وصییت نامه شهید :
پیرو ولایت فقیه باشید و در همه کارها به مولی الموحدین امیر المومنین (ع) . اهلبیت(س) اقتدا کنید . پدر و مادر عزیزم برای من گریه نکنید و اشکهای خود را تقدیم امام حسین(ع) و مصائب آن حضرت نمائید .
سخن پدر و مادر شهید به جوانان:
پیرو راه ولایت علی بن ابی طالب (ع) باشید و دست به دست هم میهن عزیزمان ایران را آباد سازید .
شهید احمد پاشایی نژاد در نهمین روز آذر ماه سال 1346 در تهران دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا دوم دبیرستان ادامه داد و در سال 1362 برای دفاع از میهن عازم جبهه های دفاع مقدس شد.
از ویژگی های اخلاقی او صبور بودن و عشق و محبت ورزیدن نسبت به اهل بیت (ع) را می توان بر شمرد. او به ورزش نیز علاقه ی زیادی داشت و به ورزش فوتبال می پرداخت.
از هنگام ورودش به جبهه همواره عاشق شهادت بود و پیوسته یادآور می شد که : " من شهادت را به تمام جهان نمی دهم زیرا همه چیزم برای امام حسین (ع) بوده و هست. "
از دوستان نزدیک او می توان شهیدان ابوالمعالی را که با یکدیگر همرزم هم بودتد را نام برد.
سرانجام در بیست و دوم بهمن ماه سال 1366 در عملیات والفجر 8 دعوت حق را لبیک گفت و به آرزوی دیرینه اش دست یافت.
شهید پاشایی مدت یازده سال مفقود الجسد بودند تا اینکه بالاخره او را از روی پلاکش شناسایی کردند. سرانجام پیکر پاکش را در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا (س) به خاک سپردند.
" گزیده ای از وصیتنامه ی شهید "
حال که شهید شده ام ناراحت نباشید; زیرا که این لطف خدا بر ما بوده است.
به امت حذب الله توصیه می کنم سنگرهای مساجد، نماز جمعه و دعا را خالی نگذارید تا موجب شادی دشمن نشوید.
توصیه می کنم که نگذارید کشور وابسته به بیگانگان شود و تلاش کنید نیاز های کشور را خودتان بر طرف نمایید. همچنین شما را توصیه می کنم به ایمان به خداوند و دوستان را به درس خواندن.
" سخن پدر و مادر شهید به جوانان "
عزیزان : سعی کنید همیشه راه راست را در پیش بگیرید، پاک باشید و خوب رفتار کنید. راه شهیدان را ادامه دهید و در این زمانه ی فساد تلاش کنید با ایمان و تقوا خود را حفظ کنید.
خطبتها عليهاالسلام لقوم غصبوا حق زوجها عليهماالسلام
روى أن بعد رحلة النبى صلى اللَّه عليه و آله و غصب ولاية وصيّه، احتزم عمر بازاره و جعل يطوف بالمدينة و ينادى: ان ابابكر قد بويع له، فهلمّوا الى البيعة، فينثال الناس فيبايعون، حتى اذا مضت أيام أقبل فى جمع كثير الى منزل على عليهالسلام فطالبه بالخروج، فأبى، فدعا عمر بحطب و نار و قال: والذي نفس عمر بيده ليخرجن أو لا حرقنه على ما فيه- الى ان قال:
و خرجت فاطمة بنت رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله اليهم، فوقفت على الباب ثم قالت: لا عَهْدَ لي بِقَوْمٍ اَسْوَءَ مَحْضَرٍ مِنْكُمْ، تَرَكْتُمْ رَسُولَالّلهِ جِنازَةً بَيْنَ اَيْدينا، وَ قَطَعْتُمْ اَمْرَكُمْ فيما بَيْنَكُمْ، فَلَمْ تُؤَمَّرُونا وَ لَمْ تَرَوْا لَنا حَقَّنا، كَأَنَّكُمْ لَمْ تَعْلَمُوا ما قالَ يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ.
وَاللَّهِ لَقَدْ عَقَدَ لَهُ يَوْمَئِذٍ الْوَلاءَ، لِيَقْطَعَ مِنْكُمْ بِذلِكَ مِنْهَا الَّرجاءَ، وَ لكِنَّكُمْ قَطَعْتُمُ الْاَسْبابَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ نَبِيِّكُمْ، وَ اللَّهُ حَسيبٌ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ فِى الٌدْنيا وَالْاخِرَةِ.
خطبه آن حضرت براى مردمى كه حق شوهرش را غصب كردند
روايت شده: بعد از رحلت پيامبر و غصب شدن ولايت وصى آن حضرت، عمر شمشير به كمر بسته و دور شهر مدينه مىچرخيد و مىگفت: با ابوبكر بيعت شده است، بشتابيد به بيعت كردن با او، مردم از هر طرف براى بيعت مىآمدند، چند روز كه گذشت همراه با گروه كثيرى به در خانه حضرت على عليهالسلام آمده و خواستار خروج ايشان از منزل شد، ايشان امتناع كرد، عمر خواستار هيزم و آتش گرديد و گفت: سوگند به كسى كه جان عمر در اختيار اوست يا خارج مىشود يا او را با تمامى اهل خانه آتش مىزنم- تا آنجا كه گويد:- و حضرت فاطمه عليهاالسلام بسوى ايشان آمده و كنار درب خانه ايستاد و فرمود: ملتى را همانند شما نمىشناسم كه اينگونه عهدشكن و بد برخورد باشند، جنازه رسول خدا را در دست ما رها كرديد و عهد و پيمانهاى ميان خود را بريده و فراموش نموديد، و ما را به فرمانروائى نرسانده و حقّى را براى ما قائل نيستيد، گويا از حادثه روز غديرخم آگاهى نداريد. سوگند بخدا كه پيامبر در آن روز ولايت حضرت على عليهالسلام را مطرح كرد و از مردم بيعت گرفت تا اميد شما فرصتطلبان را قطع نمايد، ولى شما رشتههاى پيوند معنوى ميان خود و پيامبر را پاره كرديد، اين را بدانيد كه خداوند در دنيا و آخرت بين ما و شما داورى خواهد كرد.
برای مشاهده این مناسبت ها روی ادامه مطلب کلیک نمائید .
حدیث 2) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله عزوجل الیه افضل مصلحته
كسی كه عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.
(بحار الانوار ، ج 70، ص 249 )
(حدیث 3) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
ان السعید، كل السعید، حق السعید من أحب علیا فی حیاته و بعد موته
همانا سعادتمند(به معنای) كامل و حقیقی كسی است كه امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
(مجمع الزوائد علامه هیثمى ، ج 9 ، ص 132)
(حدیث 4) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
نحن وسیلته فی خلقه و نحن خاصته و محل قدسه و نحن حجته فی غیبه و نحن ورثه أنبیائه
ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاكی ها، ما دلیل های روشن خداییم و وارث پیامران الهی
(شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ، ج 16 ، ص 211)
(حدیث 5) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
قاریءُ الحدید، و اذا وقعت، و الرحمن، یدعی فی السموات و الارض، ساکن الفردوس
تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می شوند
(حدیث 6) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
خیارکم الینکم مناکبة و اکرمهم لنسائهم
بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.
(دلال الامامه و کنزالعمال ، ج 7، ص225)
(حدیث 7) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
حبب الی من دنیاکم ثلاث: تلاوة کتاب الله و انظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله
از دنیای شما سه چیز محبوب من است: 1-تلاوت قرآن 2-نگاه به چهره رسول خدا 3-انفاق در راه خدا
(وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص295)
(حدیث 8) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
فجعل الله...اطاعتنا نظاما للملة و امامتنا أمانا للفرقة
خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و درامان ماندن از تفرقه ها قرار داده است.
(حدیث 9) امام رضا علیه السلام فرمودند:
لا یسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّى تَكُونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِى الدّینِ وَحُسْنُ التَّقْدیرِ فِى الْمَعیشَةِ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزایا.
هیچ بنده اى حقیقت ایمانش را كامل نمى كند مگر این كه در او سه خصلت باشد: دین شناسى، تدبر نیكو در زندگى، و شكیبایى در مصیبتها و بلاها.
(بحار الانوار، ج 78، ص 339، ح1 )
(حدیث 10) امام رضا علیه السلام فرمودند:
مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ رَبَحَ وَمَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِر
آن كسى كه نفسش را محاسبه كند، سود برده است و آن كسى كه از محاسبه نفس غافل بماند، زیان دیده است.
(بحار الأنوار، ج 78، ص 352، باب 26، ح 9)
(حدیث 11) امام رضا علیه السلام فرمودند:
مَن رَضى عن الله تعالى بالقَلیل مِن الرّزق رضَى الله منه بالقَلیل مِنَ العَمل
هر كـس به رزق و روزى كم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل كم او راضى خواهد بود
(حدیث 12) امام حسین علیه السلام فرمودند:
لاتـَرفع حــاجَتَك إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب
جز به یكى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا كسى كه اصالت خانوادگى داشته باشد
(حدیث 13) امام رضا علیه السلام فرمودند:
مَـن فـرّج عن مـومـن فـرّج الله عَن قَلبه یـَوم القیمة
هر كس اندوه و مشكلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد
(حدیث 14) امام حسین علیه السلام فرمودند:
أیما اثْنَین جَرى بینهما كلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر كانَ سابقة الىَ الجنّة
هر یك از دو نفـرى كه میان آنها نزاعى واقع شـود و یكـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود
(حدیث 15) امام حسین علیه السلام فرمودند:
لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ الْمَخلـُوق بسَخَطِ اْلخـالِق
رستگـار نمی شود مـردمـى كه خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد
(حدیث 16) امام حسین علیه السلام فرمودند:
إنَّ شِیعَتَنا مَنْ سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن كُلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ
بدرستی كه شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاك است
(فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476)
(حدیث 17) امام حسین علیه السلام فرمودند:
لا یأمَن یومَ الْقیامَةِ إلاّ مَنْ خافَ الله فِی الدُّنیا
كسی در قیامت در امان نیست مگر كسی كه در دنیا ترس از خدا در دل داشت
(مناقب ابن شهر آشوب ج/4 ص/ 69)
(حدیث 18) امام حسین علیه السلام فرمودند:
أَعْجَزالنّاسٍ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعاء
عاجزترین مردم كسی است كه نتواند دعا كند
(حدیث 19) امام حسین علیه السلام فرمودند:
اَلْبُكاءُ مِنْ خَشیةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّارِ
گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است
(حیات امام حسین ج 1 /ص 183)
(حدیث 20) امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
انما یداق الله العباد فی الحساب یوم القیامة علی قدر ما اتاهم من العقول فی الدنیا
خدا در روز قیامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است باریک بینی می کند
(اصول کافی ج 1 /ص 12)
(حدیث 21) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
طلب العلم فریضة علی کل مسلم، الا ان الله یحب بغاة العلم
طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد.
(اصول کافی ج 1 /باب دوم/ص 35)
(حدیث 22) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
خَیرُ الأصحابِ مَن قَلَّ شِقاقُهُ و کَثُرَ وِفاقُهُ.
بهترین یاران کسی است که ناسازگاریش اندک باشد و سازگاریش بسیار
(تنبیه الخواطر، ج2، ص123 )
(حدیث 23) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
إنَّ الصَّدَقَة َلتُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ
صدقه، خشم پروردگار را فرو مینشاند.
(کنزالعمال، ح161143 )
(حدیث 24) امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ.
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
(تحف العقول، ص448)
(حدیث 25) رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)
(حدیث 26) امام صادق علیه السلام فرمودند:
أَقرَبُ ما یَکُونُ العَبدُ إلَی اللهِ وَ هُوَ ساجِدٌ
نزدیکترین حالات بنده به پروردگارت حالت سجده است.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)
(حدیث 27) امام صادق علیه السلام فرمودند:
إنَّ اللهَ عَزَّوَجَّلَ یََرحَمُ الرَّجُلَ لَشُدَةِ حُبِّ لُوَلَدُه.
براستی که خداوند عزوجل رحم می نماید مرد را، به سبب شدت محبت او به فرزندش.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)
(حدیث 28) امام حسین علیه السلام فرمودند:
مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ
آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد.
(بحار الانوار ، ج 3 ، ص 397)
(حدیث 29) امام علی علیه السلام فرمودند:
اَلمُؤمِنُ بَشرُهُ فی وَجِهِهِ وَحُزنُهُ فی قَلبِهِ
شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.
(نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره325)
(حدیث 30) امام علی علیه السلام فرمودند:
اَلعِلمُ کَنزٌ عَظیمٌ لایَفنی
علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود
(غرور الحکم و در الکلم)
(حدیث 31)رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
اَلعِبادَهُ سَبعونَ جُزء، اَفضَلُها جُزءً طَلَبُ الحَلالِ
عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)
(حدیث 32) امام حسین علیه السلام فرمودند:
اِنّ اَعفَی النّاسِ مَن عَفا عِندَقُدرَتِهِِ
بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد.
(الدره الباهره ، ص24)
(حدیث 33) امام باقر علیه السلام فرمودند:
اِصبِروا عَلی اداء الفَرائضِ، وَ صابِروعَدُوُّکُم ، وَ رابِطو امامَکُمُ المُنتَظَرِِ
صبر کنید برگزاردن احکام شرع و شکیبایی ورزید در برابر دشمنتان و آماده و حاضر یراق باشید برای امامتان که در انتظار او هستید.
(غیبه النعمانی، ینابیع الموده)
(حدیث 34) امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
من آنَس بِالله اِستوحَشَ مِنَ النّاس
کسی که با خدا مانوس باشد، از مردم گریزان گردد
(مسند الامام العسکری، ص287)
(حدیث 35) امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
جُعِلتِ الخَبائِثُ فی بَیت وَ جُعِل مِفتاحُهُ الکَذِبَ
تمام پلیدیها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.
(بحار الانوار، ج78، ص377)
(حدیث 36) امام علی علیه السلام فرمودند:
اَللِّّّسانُ سَبُعٌ، اِن خُلّیَ عَنهُ عَقَرَ
زبان، حیوان درنده است، اگر رها شود می گزد.
(نهج البلاغه)
(حدیث 37) امام حسن عسکری (ع):
کَفاکَ ادبا تَجنُّبُکَ ما تَکرهُ مِن غَیرکَ
در مقام ادب همین بس که آنچه برای دیگران نمی پسندی، خود از آن دوری کنی
(مسند الامام العسکری، ص288)
(حدیث 38) امام حسن عسکری (ع):
ان الوصول الی الله عزوجل سفر لا یدرک الا بامتطاء اللیل
وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد
(مسند الامام العسکری، ص290)
(حدیث 39) امام حسن عسکری (ع):
التواضع نعمة لایحسد علیها
تواضع و فروتنی نعمتی است که بر آن حسد نبرند
(تحف العقول، ص489)
(حدیث 40) امام حسن عسکری (ع):
لَیسَ مِنَ الاَدَبِ اِظهارِ الفَرَح عِندَ المَحزونِ
اظهار شادی نزد غمدیده، از بی ادبی است
(تحف العقول، ص489)
(حدیث 41) امام حسن عسكری علیه السلام فرمودند:
المومن بركة علی المومن و حجة و علی الكافر
مومن برای مومن بركت و برای كافر، اتمام حجت است.
(تحف العقول، ص489)
(حدیث 42) امام موسی كاظم علیه السلام فرمودند:
مَن لَم یجِد لِلاساءَةِ مَضَضّا لَم یكُن عِندَهُ لِلاِحسانِ مَوقعٌ.
كسی كه مزه رنج و سختی را نچشیده، نیكی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.
(بحارالانوار، جلد 78، ص333)
(حدیث 43) امام موسی كاظم علیه السلام فرمودند:
أفضَلُ العِبادَةِ بَعدِ المَعرِفَةِ إِنتِظارُ الفَرَجِ
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است.
(تحف العقول، ص403)
(حدیث 44) امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:
خُذُوا الكلِمَةَ اطَّیبَةَ مِمَّنْ قالَها و إن لَم یعْمَل بِها
سخن طیب و پاكیزه را از هر كه گفت بگیرید، اگر چه او خود، بدان عمل نكند.
(تحف العقول، ص391)
(حدیث 45) امام موسی كاظم علیه السلام فرمودند:
مَنْ أرادَ أن یكُنَ أقوَی النّاسِ فَلْیتَوكَّلْ عَلی اللهِ
هر كه می خواهد كه قویترین مردم باشد بر خدا توكل نماید.
(بحار الانوار،7 ، ص143)
(حدیث 46) امام موسی كاظم علیه السلام فرمودند:
أوْشَكُ دَعْوَةً وَ أسْرَعُ إجابَةُ دُعاءُ الْمَرْءِ لاِخیهِ بِظَهْرِ الْغَیبِ.
دعایی كه بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد، دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.
(اصول كافی،ج1 ،ص52)
(حدیث 47) امام علی علیه السلام فرمودند:
اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَیرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِكَ.
قلب خود را از كینه دیگران پاك كن، تا قلب آنها از كینه تو پاك شود.
(الامالی، ج2، ص 174)
(حدیث 48) امام علی علیه السلام فرمودند:
مَنْ ظَنَّ بِكَ خَیرَاً فَصَدِقْ ظَنَّهْ.
كسی كه به تو گمان نیكی برد، گمانش را (عملاً) تصدیق كن.
(نهج البلاغه نامه 31)
(حدیث 49) امام علی علیه السلام فرمودند:
اَلْعَفافُ زِینَهُ الْفَقْرِ، وَ الْشُّكْرُ زِینَهُ الْغِنَی.
خویشتن داری، زینت فقر است و سپاس گزاری زینت غنا و توانگری.
(تحف العقول ص 75)
(حدیث 50) امام علی علیه السلام فرمودند:
إِذَا ختَشَمَ الْمُوْمِن أَخَاهُ فَقَدْ فَارقَهُ
به خشم درآوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه جدایی از اوست.
(محاضرات ج2 ص28)
(حدیث 51) امام علی علیه السلام فرمودند:
قِیمَهُ كُلَّ امْرِی ءٍ مَا یحسِنُهُ
قیمت و ارزش هر كس به اندازه ی كاری است كه به خوبی می تواند انجام دهد.
(بیان و التبین ص 179)
(حدیث 52) امام علی علیه السلام فرمودند:
بِکَثرَةِ الصَّمتِ تَکون الهَیبَهُ، وَ بِالنَّصَفَهِ یَکثُر المُوَاصِلونَ
کثرت سکوت موجب ابهت و بزرگی است و انصاف مایه فزونی دوستان است.
(حدیث 53) امام علی علیه السلام فرمودند:
لا تَرَی الْجاهِلَ اِلّا مُفْرِطاً اَو مُفَرِّطاً.
همیشه جاهل: یا افراط گر و تجاوزكار و یا كندرو و تفریط كننده است.
(النهایه،جلد 3 ص 435)
(حدیث 54) امام علی علیه السلام فرمودند:
اَكْثَرُ مَصَارعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ.
قربانگاه عقلها غالبا در پرتو طمعها است.
(محاضرات ج 1 ص 251)
(حدیث 55) امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
قُولُوا لِلنّاسِ أحْسَنَ ما تُحِبُّونَ أن یقالَ لَكُمْ.
به مردم بگویید بهتر از آن چیزی كه می خواهید به شما بگویند.
(محاضرات ج 1 ص 251)
(حدیث 56) امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
افضل العبادة عفة البطن و الفرج
بالاترین عبادت، عفت شكم و شهوت است
(تحف العقول، ص 296)
(حدیث 57) امام علی علیه السلام فرمودند:
ثمَرَهُ التَّفِریطِ النَّدامَهُ، وَ ثَمَرَهُ الْحَزمِ السَّلامَهُ
ثمره تفریط و كوتاهی پشیمانی است و ثمره دور اندیشی سلامت.
(محاظرات ج2 ص 313)
(حدیث 58) امام علی علیه السلام فرمودند:
أشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ.
سخت ترین گناهان آن است كه صاحبش آن را كوچك بشمرد.
(نهج البلاغه حكمت 348)
(حدیث 59) امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
ما عَرَفَ اَللهَ مَنْ عَصاهُ.
خدا را نشناخته آن كه نافرمانی اش كند
(تحف العقول ص294)
(حدیث60) امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
لا یكُونُ اَلْعَبْدُ عالِماً حَتّی لا یكُونَ حاسِداً لِمَن فَوقَهُ و لا مُحَقِّراً لِمَنْ دُونَهُ.
هیچ بنده ای عالم نباشد تا اینكه به بالا دست خود حسد نبرد و زیر دست خود را خوار نشمارد.
(تحف العقول ص293)
(حدیث61) امام علی علیه السلام فرمودند:
اَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسابِ الاِخْوَانِ، وَاَعْجَزُ مِنهُ مَنْ ضَّیعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ
عاجز ترین مردم كسی است كه از بدست آوردن دوست عاجز بماند و از او عاجزتر كسی است كه دوستان بدست آورده را از دست بدهد
(الامالی ص 110)
(حدیث62) امام موسی كاظم علیه السلام فرمودند:
اَلْمُومِنُ مِثْلُ كَفَّتی الْمیزانِ كُلَّما زیدَ فی ایمانِهِ زیدَ فی بَلائِهِ.
مومن همانند دو كفه ترازوست. هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده می گردد
( تحف العقول ص 408)
(حدیث63) امام موسی كاظم علیه السلام فرمودند:
اَفضَلُ الْعِبادَةِ بَعدَ الْمَعْرِفَةِ إِنْتِظارُ الْفَرَجِ.
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است.
(تحف العقول ص 403)
(حدیث64) امام حسن عسكری علیه السلام فرمودند:
لا تُمار فَیذْهَبَ بَهاوُكْ وَ لا تمازحْ فَیجْتَرَاُ عَلَیكَ
جدال مكن كه ارزشت می رود و شوخی مكن كه بر تو دلیر شوند
(تحف العقول ص 486)
(حدیث65) امام علی علیه السلام فرمودند:
یابْنَ آدَمَ ما كَسَبْتَ فَوقَ قُوَّتِكَ ، فَاَنتَ فیهِ خازِنٌ لِغَیرِكَ.
ای فرزند آدم! هرچه بیشتر از مقدار خوراكت به دست آوری خزانه دار دیگران خواهی بود.
(مروج الذهب ج 2 ص 246)
(حدیث66) امام علی علیه السلام فرمودند:
لا یعابُ المَرْءُ بِتَاخیرِ حَقِْهِ اِنَْمَا یعابُ مَنْ اَخَذَ ما لَیسَ لَهُ.
برای انسان عیب نیست كه حقش تاخیر افتد، عیب آن است كه چیزی را كه حقش نیست بگیرد
(الامالی ج 1 ص 76)
(حدیث67)پیامبر اكرم (ص) فرمودند:
لكل شیئى زكاة و زكاة الابدان الصیام
براى هر چیزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است.
(الكافى، ج 4، ص 62)
(حدیث68) امام علی علیه السلام فرمودند:
صوم النفس عن لذات الدنیا انفع الصیام
روزه نفس از لذتهاى دنیوى سودمندترین روزه هاست.
(غرر الحكم، ج 1 ص 416)
(حدیث69) امام صادق علیه السلام فرمودند:
اذا صمت فلیصم سمعك و بصرك و شعرك و جلدك.
آنگاه كه روزه مى گیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه دار باشند.(یعنى از گناهان پرهیز كند.)
(الكافى ج 4 ص 87)
(حدیث70) امام رضا علیه السلام فرمودند:
من قرا فى شهر رمضان ایة من كتاب الله كان كمن ختم القران فى غیره من الشهور.
هر كس ماه رمضان یك آیه از كتاب خدا را قرائت كند مثل اینست كه درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند.
(بحار الانوار ج93، ص346)
(حدیث71) پیامبر اكرم (ص) فرمودند:
هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار.
رمضان ماهى است كه ابتدایش رحمت است و میانهاش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.
(بحار الانوار،ج93،ص342)
(حدیث72) امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
لا فَضیلَةَ كَالْجِهادِ ، ولا جِهادَ كَمُجاهَدَةِ اَلهَوی
فضیلتی چون جهاد نیست ، و جهادی چون مبارزه با هوای نفس نیست
(تحف العقول ص 286)
(حدیث73) امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند:
لا تُجاهِدِ الطَّلَبَ جِهادَ الْغالِبِ وَ لا تَتَّكِلْ عَلَى الْقَدَرِ إِتَّكالَ المُسْتَسْلَمِ.
چون شخص پیروز در طلب مكوش، و چون انسان تسلیم شده به قَدَر اعتماد مكن [بلكه با تلاش پیگیر و اعتماد و توكّل به خداوند، كار كن].
(حدیث74) امام صادق علیه السلام فرمودند:
اثافى الاسلام ثلاثة: الصلوة و الزكوة و الولایة،لا تصح واحدة منهن الا بصاحبتیها
سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زكات و ولایت كه هیچ یك از آنها بدون دیگرى درست نمى شود.
(كافى جلد2، ص 18)
(حدیث75) امام علی علیه السلام فرمودند:
لا غِنَی كَالعَقلِ، و لا فَقْرَ كَالجَهلِ، و لا میراثَ كَالاَدَب و لا ظَهیرَ كَالمُشاوَرَه
هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.
(تحف العقول ص89)
(حدیث76) امام صادق علیه السلام فرمودند:
ان من تمام الصوم اعطاء الزكاة یعنى الفطرة كما ان الصلوة على النبى (ص) من تمام الصلوة
تكمیل روزه به پرداخت زكاة یعنى فطره است، همچنان كه صلوات بر پیامبر (ص) كمال نماز است
(وسائل الشیعه، ج 6 ص 221)
(حدیث77) امام علی علیه السلام فرمودند:
رُبِّ عالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لا ینْفَعُهُ.
چه بسیارند دانشمندانی كه جهلشان آنها را كشته در حالی كه علمشان با آنهاست، اما به حالشان سودی نمی دهد.
(ارشاد ص144)
(حدیث78) امام حسن عسگری علیه السلام فرمودند:
اَشَدُّ النّاس اجتهاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنوبَ.
كوشنده ترین مردم كسی است كه گناهان را رها سازد.
(تحف العقول ، ص 489)
(حدیث79) امام موسی كاظم علیه السلام فرمودند:
اِیاكَ وَ المِزاحَ فَاِنَّهُ یذهَبُ بِنُورِ ایمانِكَ
از شوخی (بی مورد) بپرهیز، زیرا كه شوخی نور ایمان تو را می برد.
(بحارالانوار،ج78،ص321)
(حدیث80) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
اثنان یعلهما الله فی الدنیا البغی وعقوق الوالدین.
دو چیز را خداوند در دنیا كیفر میدهد : تعدی و ناسپاسی پدر و مادر.
(كنز العمال، ج 16، ص 462، ح 45458)
(حدیث81) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
ادعوا الله و اََنتم موقنون بالاجابة واعلموا اَنَّ الله لا یستجیبُ دعاء من قَلب غافل لاه.
خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید كه خداوند دعا را از قلب غافل بیخبر نمی پذیرد
(كنز العمال، ج2، ص72)
(حدیث82) امام صادق علیه السلام فرمودند:
الـرغبه فـى الـدنیـا تـورث الغم و الحزن والزهـد فـى الدنیا راحه القلب و البـدن.
رغبت و تمایل به دنیا مایه غم و اندوه و زهد و بـى میلى به دنیا سبب راحتى قلب و بدن است.
(تحف العقول، ص 358)
(حدیث83) امام صادق علیه السلام فرمودند:
مَنْ عَرَفَ اللهَ خافَ اللهَ و مَنْ خافَ اللهَ سَخَتْ نَفْسَهُ عَنِ الدُّنیا.
هر كه خدا رابشناسد ترس او در دلش می افتد و هر از خدا ترسان باشد نفسش از دنیا باز می ماند.
(جهاد النفس، ص 83)
(حدیث84) امام كاظم علیه السلام فرمودند:
افضل ما یتقرب به العبد الی الله بعد المعرفة به ، الصلوة
بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است.
(تحف العقول،ص455)
(حدیث85) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
انَّ الدینارَ وَ الدُّرهَمَ اَهْلَكا مَنْ كانَ قَبلكُمْ و هُما مُهْلِكاكُمْ.
همانا دینار و درهم پیشینیان شما را به هلاكت رساند و همین دو نیز هلاك كننده شماست.
(جهاد النفس، ص 247)
(حدیث86) امام حسین علیه السلام فرمودند:
لا یأمن یوم القیامة إلا من خاف الله فی الدنیا.
هیچ كس روز قیامت در امان نیست ، مگر آن كه در دنیا خدا ترس باشد.
(بحار الانوار،ج 4،ص 19)
(حدیث87) امام حسین علیه السلام فرمودند:
لا أفلح قوم إشتروا مرضاة المخلوق بسخط الخالق.
كسانی كه رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد.
(مقتل خوارزمی،ج 1،ص239)
(حدیث88) امام حسن علیه السلام فرمودند:
المسؤول حر حتی یعد ، ومسترق المسؤول حتی ینجز.
انسان تا وعده نداده ، آزاد است . اما وقتی وعده میدهد زیر بار مسؤولیت میرود ،و تا به وعدهاش عمل نكند رها نخواهد شد .
(بحار الانوار،ج78،ص113)
(حدیث89) امام علی علیه السلام فرمودند:
خالطوا الناس مخالطه ان متم معها بکوا علیکم ، و ان عشتم حنوا الیکم
با مردم آنچنان معاشرت کنید که اگر بمیرید بر مرگ شما اشک ریزند و اگر زنده بمانید به شما عشق ورزند.
(نهج البلاغه)
(حدیث90) امام حسین علیه السلام فرمودند:
من حاول اَمرا بمعصیة الله كان اَفوت لما یرجو و اَسرع لما یحذر.
كسی كه بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود .
(بحارالانوار،ج78،ص120)
(حدیث91) امام حسین علیه السلام فرمودند:
من طلب رضی الناس بسخط الله وكله الله إلی الناس .
كسی كه برای جلب رضایت و خوشنودی مردم ، موجب خشم و غضب خداوند شود، خداوند او را به مردم وا می گذارد.
(بحارالانوار،ج78،ص126)
(حدیث92) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
لا فقر اَشد من الجهل ، لا مال اَعود من العقل .
هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .
(اصول كافی،ج1،ص30)
(حدیث93) امام علی علیه السلام فرمودند:
لکل شی ء وجه و وجه دینکم الصلاة
هر چیز دارای سیماست ، سیمای دین شما نماز است .
(بحار الانوار،ج82،ص227)
(حدیث94) امام صادق علیه السلام فرمودند:
اَحبّ اخوانى الى من اهدى الى عیوبى
محبـوبتـرین بـرادرانـم نزد من، كسـى است كه عیبهایـم را به من اهدا كنـد.
(تحف العقول،ص366)
(حدیث95) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
لا ینال شفاعتی من اخر الصلوة بعد وقتها
کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید
(بحارالانوار،ج،83ص20)
(حدیث96) امام علی علیه السلام فرمودند:
العلم وراثه کریمه ، و الاداب حلل مجدده ، و الفکرمرآه صافیه
علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف
(نهج البلاغه)
(حدیث97) امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:
من ترک الجماعة رغبة عنها و عن جماعة المسلمین من غیر علة فلا صلاة له
کسی که از روی بی میلی ،بدون عذر و علت نمازجماعت را که اجتماع مسلمانان است ترک کند، نمازی برای او نیست.
(امالی شیخ صدوق،ص290)
(حدیث98) امام علی علیه السلام فرمودند:
من صلی رکعتین یعلم مایقول فیهما انصرف و لیس بینه و بین الله - عز وجل - ذنب
هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه می گوید، از نماز فارغ می شود، درحالی که میان او و میان خدای عز و جل گناهی نیست.
(اصول وافی،ج2،ص100)
(حدیث99) امام حسین علیه السلام فرمودند:
من اَحبك نهاك و من اَبغضك اَغراك.
كسی كه تو را دوست دارد، از تو انتقاد می كند و كسی كه با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می كند
(بحار الانوار،ج75،ص128)
(حدیث100) امام علی علیه السلام فرمودند:
اَكبَرُ العَیبِ اَنْ تَعیبَ ما فیكِ مِثْلُهُ.
بزركترین عیب آن است كه آنچه را كه مانند آن در خود توست عیب بشماری.
(جهاد النفس)
(حدیث101) امام جواد علیه السلام فرمودند:
اِیاك و مصاحبة الشریر ، فاِنه كالسیف المسلول یحسن منظره و یقبح اَثره
از همراهی و رفاقت با آدم شرور بپرهیز ،زیرا كه او مانند شمشیر برهنه است كه ظاهرش نیكو و اثرش زشت است.
(مسندالامام الجواد،ص243)
(حدیث102) امام صادق علیه السلام فرمودند:
لا ینال شفاعتنا من استخف بالصلاة
هركس نماز را سبك بشمارد ، بشفاعت ما دست نخواهد یافت
(فروع كافی،ج3،ص270)
(حدیث103) امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:
عالم ینتفع بعلمه افضل من سبعین الف عابد
دانشمندی كه از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .
(بحارالانوار،ج75 ،ص173)
(حدیث104) امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:
قولوا للناس احسن ما تحبون ان یقال لكم
بهترین چیزی را كه دوست دارید درباره شما بگویند ، درباره مردم بگویید.
(بحارالانوار،ج65،ص152)
(حدیث105) امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:
لا یسلم احد من الذنوب حتی یخزن لسانه
هیچ كس از گناهان سالم نمی ماند ، مگر اینكه زبانش را نگه دارد.
(بحارالانوار،ج75،ص178)
(حدیث106) امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:
ان اعجل الطاعه ثوابا لصله الرحم
نزدیكترین و سریعترین طاعت در ثواب ، پیوند با خویشان است.
(تحف العقول،ص303)
(حدیث107) امام حسین علیه السلام فرمودند:
من دلائل العالم إنتقادة لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر.
از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است .
(بحارالانوار،ج78،ص119)
(حدیث108) امام حسین علیه السلام فرمودند:
من دلائل العالم إنتقادة لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر.
از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است .
(بحارالانوار،ج78،ص119)
(حدیث109) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
آیة المنافق ثلاث : اذا حدث كذب واذا وعد اخلف واذا اؤتمن خان .
نشان منافق سه چیز است : 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف كند .3 - در امانت خیانت نماید .
(صحیح مسلم،كتاب الایمان،ح 89)
(حدیث110) امام صادق علیه السلام فرمودند:
انَّ العَملَ القَلیل الدّائم غلی الیقینِ اَفْضَلُ عِنداللهِ منَ العَمَلِ الكثیر علی غَیرِ یقین
عمل اندك و بادوام كه بر پایه یقین باشد و در نزد خداوند از عمل زیاد كه بدون یقین باشد برتر است.
(جهاد النفس،ص62)
(حدیث111) امام رضا علیه السلام فرمودند:
انَّ یوم الغدیر فی السَماءِ اشهرُ منه فی الارض
روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است.
(مصباح المجتهد،ص 737)
(حدیث112) امام صادق علیه السلام فرمودند:
ثَلاث مـَن كـُن فیه كـان سَیـدا: كَظمُ الغیظ وَالعَفـوُ عَن المَسیىء والصِّله بِـالنَفـسِ وَالمـال.
سه چیز است كه در هـر كه بـاشـد آقـا و سـرور است: خشـم فـرو خـوردن ،گذشت از بدكـردار، كمك و صله رحـم بـا جـان و مـال.
(تحف العقول، ص 317)
(حدیث113) امام حسن علیه السلام فرمودند:
الخیر الذی لا شر فیه ، الشكر مع النعمة والصبر علی النازلة .
خیری كه هیچ شری در آن نیست ، شكر بر نعمت و صبر بر مصیبت ناگوار است .
(تحف العقول ، ص 237)
(حدیث114) امام هادی علیه السلام فرمودند:
من كان علی بینة من ربه هانت علیه مصائب الدنیا و لو قرض و نشر
هر كه بر طریق خداپرستی محكم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبك آید، گر چه تكه تكه شود.
(تحف العقول ، ص 511)
(حدیث115) امام صادق علیه السلام فرمودند:
ان من اعظم الناس حسره یوم القیامه، من وصف عدلا ثم خالفه الى غیره.
پشیمان ترین شخص در روز قیامت، كسى است كه براى مردم از عدالت سخن بگوید، اما خودش به دیگران عدالت روا ندارد
(وسائل الشیعه،ج15،ص295)
(حدیث116) امام صادق علیه السلام فرمودند:
علیك بالصمت، تعد حلیما، جاهلا كنت او عالما، فان الصمت زین لك عندالعلما و سترلك عندالجهال.
عالم باشى یا جاهل ، خاموشى را برگزین تا بردبار به شمار آیى . زیرا خاموشى نزد دانایان زینت و در پیش نادانان پوشش است
(مستدرک ،ج 9، ص17)
(حدیث117) امام صادق علیه السلام فرمودند:
ما عذب الله امه الا عنداستهانتهم بحقوق فقرإ اخوانهم
خداوند امتى را عذاب نخواهد كرد، مگر در وقتى كه نسبت به حقوق برادران نیازمند خود سستى نمایند
(مستدرک ،ج 12، ص413)
(حدیث118) امام صادق علیه السلام فرمودند:
ایـاكـم ان یحسـد بعضكـم بعضـا فـان الكفـر اصله الحسـد.
از حسـد ورزى به یكـدیگـر بپـرهیزیـد، زیـرا ریشه كفـر، حسـد است.
(تحف العقول ، ص 315)
(حدیث119) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
اول ما یسالون عنه الصلوات الخمس
اولین چیزی که از انسانها سؤال می شود، نمازهای پنج گانه است .
(کنز العال،ج 7،حدیث 18859)
(حدیث120) امام علی علیه السلام فرمودند:
الصلوة حصن من سطوات الشیطان
نماز قلعه و دژ محکمی است که نمازگزار را از حملات شیطان نگاه می دارد.
(غررالحکم ، ص 56 )
(حدیث121) امام سجاد علیه السلام فرمودند:
الخیرَ کُلُّهُ قَد اجتَمَعَ فی قَطعِ الطّمعِ عمّا فی أَیدِی النّاس
تمامیِ خیر و خوبی در بریدن طمع و چشم نداشتن به آنچه که در دستان مردم جمع شده، است.
(جهادالنفس،ص276)
(حدیث122) امام صادق علیه السلام فرمودند:
لاتشـاور احمق و لاتستعن بكذاب و لاتثق بمـوده ملوك
با احمق مشورت نكن و از دروغگو یارى مجو و به دوستى زمامداران اعتماد مكن.
(تحف العقول،ص316)
(حدیث123) امام صادق علیه السلام فرمودند:
ما اَقبَحَ بِالمُومنِ اَن تَکونَ لَهُ رَغبةٌ تُذِلهُ
برای مومن چقدر زشت است که میل و رغبتی داشته باشد که او را به ذلت و خواری بکشاند.
(جهاد النفس،ص277)
(حدیث124) امام موسی كاظم علیه السلام فرمودند:
ما من شی ء تراه عیناك الا وفیه موعظه
چیزی نیست كه چشمانت آن را بنگرد ، مگر آن كه در آن پند و اندرزی است .
(بحاالانوار،ج 78،ص319)
(حدیث123) امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
لا تُنالُ وِلایَتُنا الّا بِالعَمَلِ و َ الوَرَع
کسی به ولایت ما نمی رسد مگر با عمل شایسته و خودداری از گناه
(جهاد النفس،ص112)
(حدیث126) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
أجملوا فی طلب الدنیا فإن كلا میسر لما خلق له
در طلب دنیا معتدل باشید و حرص نزنید ، زیرا به هر كس هر چه قسمت اوست می رسد.
(كتاب التجارات،ح2133)
(حدیث127) امام صادق علیه السلام فرمودند:
ما عذب الله اُمة الا عند اِستهانتهم بحُقوق فُقَرإِ اِخْوانِهِم
خداوند امتى را عذاب نخواهد كرد، مگر در وقتى كه نسبت به حقوق برادران نیازمند خود سستى نمایند.
(مستدرک،ج12،ص413)
(حدیث128) امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
الْجَبّارونَ اَبعَدُ النّاس منَ اللهِ عزُّ و جلَّ یومَ القیامَةِ
دورترین مردم ار خداوند عزّو جل در روز قیامت سركشانِ متكبّر هستند.
(جهادالنفس،ص254)
(حدیث129) امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
خذوا الكلمه الطیبه ممن قالها و ان لم یعمل بها
سخن نیك را از هر كسی ، هر چند به آن عمل نكند ، فرا گیرید .
(بحارالانوار،ج75،ص170)
(حدیث130) امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
ان لكل شیءٍ قفلاً و قفل الایمان الرفق
هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا كردن و نرمی است
(جهاد النفس، ح271)
(حدیث131) امام صادق علیه السلام فرمودند:
الجبارون ابعد الناس من الله عز و جل یوم القیامة
دورترین مردم از خداوند عزو جل در روز قیامت سرکشان متکبر هستند
(جهاد النفس، ح589)
(حدیث132) امام علی علیه السلام فرمودند:
لا یَعدَمُ الصَبورُ الظَّفَرَ و اِن طالَ بِهِ الزَّمان
شخص صبور پیروزی را از دست نمی دهد و عاقبت به پیروزی می رسد اگر چه زمانی طولانی بر او بگذرد.
(جهاد النفس، ح251)
(حدیث133) امام صادق علیه السلام فرمودند:
الحسبُ الفِعالُ و الشّرَفُ المالُ و الكَرَمُ التَّقوی
گوهر مرد و بزرگی او اعمال اوست و شرافت و ارجمندی او دارایی او و كرامت و بزرگواری او تقوای اوست .
(جهاد النفس، ح180)
(حدیث134) امام رضا علیه السلام فرمودند:
صدیقُ كُلُّ امری عَقلُهُ و عَدُوُّهُ جَهلُهَ
دوست هركسی عقل اوست و دشمن هر كس نادانی اوست.
(جهاد النفس، ح82)
(حدیث135) امام حسن علیه السلام فرمودند:
عجبت لمن یتفكر فی مأكوله كیف لا یتفكر فی معقوله
تعجب میكنم از كسانیكه در غذای جسم خود فكر میكنند ولی در امور معنوی و غذای جان خویش تفكر نمیكنند.
(بحار الانوار،ج1،ص218)
(حدیث136) امام رضا علیه السلام فرمودند:
لاتدعوا العمـل الصالـح و الاجتهاد فى العبادة اتكالا على حب آل محمد (ص) و لا تدعوا حب آل محمـد(ص) لامرهـم اتكـالا علـى العبـادة فـانـه لایقـبل احـدهـمـا دون الاخر.
مبادا اعمال نیك را به اتكاى دوستى آل محمد(ص) رها كنید، مبادا دوستى آل محمد(ص) را به اتكاى اعمال صالح از دست بدهید، زیرا هیچ كدام از ایـن دو ، به تنهایى پذیرفته نمى شود
( بحارالانوار،ج78،ص348)
(حدیث137) پیامبر اكرم (ص
) فرمودند:
اثنان یعجلهما الله فی الدنیا البغی وعقوق الوالدین .
دو چیز را خداوند در این جهان كیفر میدهد : تعدی ، و ناسپاسی پدر و مادر .
(كنز العمال ، ج 16 ، ص 462)
(حدیث138) امام محمد باقر(ع) فرمودند:
اتَّقوا اللّهَ و صُونو دینَکُم بِالوَرَع
همانا سخت ترین عبادت باز ایستادن از گناه است.
(جهاد النفس،ح 188)
(حدیث139) امام حسن عسكری(ع) فرمودند:
لیست العبادة كثرة الصیام و الصلاة ، و إنما العبادة كثرة التفكر فی أمر الله
عبادت پر روزه گرفتن و پر نماز خواندن نیست ، عبادت پر اندیشه كردن در امر خداست.
(تحف العقول ، ص 518)
(حدیث140) پیامبر اكرم (ص) فرمودند:
لا تَتظُرو الی صَغیرِ الذّنبِ ولَکَنِ نظروا الی ما اجتَرَأتُم
به کوچکی گناه نگاه نکنید بلکه به چیزی [نافرمانی خدا] که برآن جرات یافته اید بنگرید
(جهاد النفس،ح 405)
(حدیث141) امام صادق(ع) فرمودند:
اِحمَل نَفسَكَ لِنَفسِكَ فَإن لَم تَفعَل لَم یحمِلكَ غَیرُك.
نفست را به خاطر خودت به زحمت ومشقت بیانداز زیرا اگر چنین نكنی دیگری خودش را به برای تو به زحمت نمی افكند
(جهاد النفس،ح 2)
(حدیث142) امام رضا(ع) فرمودند:
ما حد التَّوكُل؟ فقال لی : اَن لا تَخافَ معَ اللهِ اَحَداً
حد توكل چیست؟ حضرت فرمودند: اینكه با وجود خدا از هیچ كس نترسی
(جهاد النفس،ح 292)
(حدیث143) امام صادق(ع) فرمودند:
لایتـم المعروف الا بثلاث خصـال: تعجیله و تقلیل كثیره و ترك الامتنان به.
احسان و نیكى كامل نباشد،مگر با سه خصلت:شتاب در آن،كم شمردن بسیار آن و منت ننهادن بر آن.
تحف العقول،ص323
(حدیث144) امام صادق(ع) فرمودند:
اِعمَل بِفرائِض اللهِ تشكُن أتقَی النّاس
به واجبات الهی عمل كن تا پرهیزكارترین مردمان باشی
(جهاد النفس،ح 242)
(حدیث145) پیامبر اكرم (ص) فرمودند:
اثنان یعجلهما الله فی الدنیا البغی وعقوق الوالدین .
دو چیز را خداوند در این جهان كیفر میدهد : تعدی ، و ناسپاسی از پدر و مادر .
(كنز العمال،ج16،ص 462)
(حدیث146) امام صادق(ع) فرمودند:
علیك بالصمت، تعد حلیما، جاهلا كنت او عالما، فان الصمت زین لك عندالعلمإ و سترلك عندالجهال.
عالم باشى یا جاهل ، خاموشى را برگزین تا بردبار به شمار آیى ; زیرا خاموشى نزد دانایان زینت و در پیش نادانان پوشش است.
(مستدرك الوسایل،ج9،ص17)
(حدیث147) امام علی(ع) فرمودند:
مَن لَم یعطِ نَفسَهُ شَهوَتَها أَصابَ رُشدُهُ
كسی كه به نفس خود، خواسته نفس را عطا نكند به رشد خود رسیده است.
(جهاد النفس،ح 213)
(حدیث148) امام صادق(ع) فرمودند:
اِذا رأَیتمُ العَبدَ مُتفُقَّداً لِذُنوبِ النّاس ناسیا لِذنوبه فَاعلُمو اَنَّهُ مُكِرَ بهِ
هرگاه دیدید كه بنده ای گناهان مردمان را جستجو می كند و گناهان خویش را فراموش كرده است بدانید كه او فریب شیطان را خورده است.
(جهاد النفس،ح 237)
اعضای روابط عمومی هیئت حضرت محسن بن علی (ع) عبارتند از آقایان : محمد حدادی ، مرتضی تیموری ، حسن تیموری ، جواد بابائی ، محمد بختیاری ، میلاد بختیاری و پیمان هادی نژاد .
شرح وظایف اعضا :
- آقای محمد حدادی :
مسئول روابط عمومی ، مسئول برگزاری جلسات روابط عمومی ، آماده کردن برنامه برگزاری جلسات (برنامه سه ماهه ) ، نظارت بر گروه روابط عمومی ، ارسال پیامک و اطلاع رسانی مراسمات .
- آقایان مرتضی و حسن تیموری :
مسئول نصب اطلاعیه های مراسمات
- آقای جواد بابائی :
مسئول سایت و امور رایانه ای (بروز رسانی مطالب ، آدرس مراسمات و ... در محیط مجازی )
- آقای محمد بختیاری :
تایپ و پیگیری اطلاعیه ها ، تهیه دعوتنامه ها
- آقای میلاد بختیاری :
نگهداری و پخش برنامه های سه ماهه ، دریافت و ثبت شماره تلفن اعضای جدید
- آقای پیمان هادی نژاد :
آماده کردن تواریخ برنامه سه ماهه ، پخش دعوتنامه ها
وظایف عمده و اساسی گروه روابط عمومی که بصورت دائمی است عبارتند از :
1- آماده سازی و تایپ و هماهنگی بانی ها برای برنامه سه ماهه هیئت .
2- هماهنگی و برنامه ریزی برای سخنرانها طبق مناسبتهای ولادت و شهادت .
3- هماهنگی و برنامه ریزی برای سخنرانهای مراسم های هفتگی .
4- برگزاری جلسات روابط عمومی و تقسیم کارها بین اعضای گروه .
5- آماده کردن و پیگیری صورتجلسه اعضای شورای هیئت .
6- پیگیری مصوّبات جلسه اعضای شورا .
7- ارسال پیامک برای اطلاع رسانی جلسات هیئت و امور مالی .
8- بروز رسانی و نظارت به سایت هیئت .
9- آماده سازی و نصب اطلاعیه و دعوتنامه برای برخی برنامه های خاص .
10- استفاده از خطیبان و واعظان خبره برای برگزاری برنامه های هیئت .
11- هماهنگی برای دیدار با پیر غلامان اهل بیت (س)
نكته1
در سال 203 و به قولى 202 هجرى قمرى كه حضرت رضا علیه السلام در طوس به شهادت رسیدند بدن مطهر آن امام همام را در باغ حمید بن قحطبه و در كنار قبر هارون خلیفه عباسى به خاك سپردند و نخستین بناى حرم مطهر همان بقعه هارون الرشید است كه بعدها حرم را روى دیوارهاى قدیمى آن بنا نهادند و از آن به بعد طوس به مشهد الرضا تغییر نام یافت.
نكته2
در سال 400 هجرى قمرى به دستور سلطان محمود غزنوى بناى بقعه و حرم تجدید بنا و منارهاى بر آن افزوده شد و پس از آن در زمانهاى مختلف اقداماتى به مرور صورت گرفته است .
نكته3
سنگ مرقد نخستین كه برای مشخص نمودن مدفن امام بر زمین نصب شده، سنگ بنای ساخت ضریح هم بوده است. آنچه مسلم است تا قرن هشتم هجری قمری ضریحی بر مضجع شریف نصب نبوده است.
برای مشاهده نکات دیگر به ادامه مطلب مراجعه نمائید .
با عرض پوزش این بخش از وبلاگ در حال حاضر در دسترس
نیست و در حال بروز رسانی می باشد .
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
« ستدفن بضعة منى بخراسان ما زارها مكروب الا نفس الله كربته ولا مذنب الا غفر الله ذنوبه» (1) ؛ پاره تن من در خراسان دفن خواهد شد، هیچ گرفتار و گنهكارى او را زیارت نكند جز این كه خداوند گرفتارى او را برطرف سازد و گناهانش را ببخشاید.
امام رضا علیه السلام میفرماید:
«ان لكل امام عهدا فى عنق اولیائه و شیعته و ان من تمام الوفاء بالعهد و حسن الاداء زیارة قبورهم » (2) ؛ هر امام و رهبرى، عهد و میثاقى بر پیروان و دوستدارانش دارد و همانا یكى از اعمالى كه نمایانگر وفادارى و اداى میثاق است، زیارت آرامگاه آنان است.
امام رضا علیه السلام میفرماید:
«من زارنى على بعد دارى و مزارى اتیته یوم القیامة فى ثلاثة مواطن حتى اخلصه من اهوالها اذا تطایرت الكتب یمیناً و شمالاً و عند الصراط و عند المیزان» (3) ؛ كسى كه با دورى راه، مزارم را زیارت كند، روز قیامت در سه جا [براى دستگیرى] نزد او خواهم آمد و او را از بیم و گرفتارى آن موقفها رهایى خواهم بخشید:
1- هنگامى كه نامهها (ى اعمال) به راست و چپ پراكنده شود،
2- کنار پل صراط
3- کنار میزان (هنگام سنجش اعمال).
امام رضا علیه السلام فرمود:
«من زارنى و هو یعرف ما اوجب الله تعالى من حقى و طاعتى فانا و آبائى شفعائه یوم القیامة و من كنا شفعائه نجى» (4) ؛ هر كه مرا زیارت كند در حالى كه حق و طاعت مرا كه خدا بر او واجب كرده بشناسد، من و پدرانم در روز قیامت شفیع او هستیم و هر كه ما شفیع وى باشیم نجات یابد.
امام رضا علیه السلام فرمود:
« ... و هذه البقعة روضة من ریاض الجنة و مختلف الملائكة لا یزال فوج ینزل من السماء و فوج یصعد الى ان ینفخ فى الصور» (5) ؛ این بارگاه بوستانى از بوستانهاى بهشت است، و محل آمد و شد فرشتگان آسمان، و همواره گروهى از ملائكه فرود مىآیند و گروهى بالا مىروند تا وقتى كه در صور دمیده شود.